مستند کارخانه آمریکایی «American Factory» که اولین فیلم ساخته شده توسط اوباما پس از خروج از کاخ سفید است، نگاهی هوشیارکننده به تقابل فرهنگی در یک کارخانه خودروسازی چینی در اوهایو میاندازد.
رئیسجمهور ایالات متحده، باراک اوباما، در سال ۲۰۱۶ گفت «هیچ چوب جادویی برای برگرداندن شغلها وجود ندارد.» او حالا پس از پایان دوران ریاستجمهوریاش و در اولین فیلم مستندی که به عنوان یک تهیهکننده (به همراه میشل اوباما) در شرکت فیلمسازی Higher Ground برای نتفلیکس ساخته است، به این موضوع واقعی و غمانگیز میپردازد.
این مستند دربارهی محیط کار که به کارگردانی استیون بوگنار و جولیا ریچرت ساخته شده است، جذاب، ناراحتکننده و بسیار غمانگیز است. کارخانه آمریکایی اتفاقاً نمونهی دیگری از مواردی است که قرار گرفتن کلمهی «آمریکایی» در ابتدای نام فیلم، مفهومی طعنهوار را منتقل میکند (مانند حقهبازی آمریکایی، گنگستر آمریکایی، روانی آمریکایی). کارخانه مورد بحث به هیچ وجه آمریکایی نیست.
در سال ۲۰۱۴، شرکت چینی تولیدکننده شیشه خودرو، فویائو، یکی از کارخانههای خودروسازی سابق جنرال موتورز در دایتون اوهایو که از سال ۲۰۰۸ تعطیل شده بود را خرید که به معنای یک سرمایهگذاری ارزنده و صدها شغل جدید بود. از فویائو و رئیسش، سائو دوانگ (که با نام «رئیس سائو» شناخته میشود) تشویقهای جانانهای به عمل آمد آن هم در ایالتی که زیر بار بیکاری کمر خم کرده بود و بیش از ۶ میلیون دلار یارانه از طرف مالیاتدهندگان ایالت اوهایو به این شرکت تعلق گرفت.
فیلم نشان میدهد که این حال خوب در هم میشکند وقتی کارگران میفهمند که از آنان انتظار میرود برای نشان دادن قدردانی خود، فرهنگ دستهبندی و اطاعت و انقیاد چینی را بپذیرند، بدون اعتراض و شکایت، شش یا هفت روز در هفته کار کنند، به هر قیمتی که شده بهرهوری را افزایش دهند و بر سر افراطهای منحط و تنبلانه آمریکایی مانند وقت ناهار و اقدامات امنیتی و احتیاطی غوغا به پا نکنند. نگرانی اصلی مدیریت شرکت، در هم شکستن هر نشانی از ایجاد یک اتحادیه است. یک حادثه دیپلماتیک بزرگ در مراسم افتتاح کارخانه روی میدهد، وقتی که یک سناتور دموکرات ایالت اوهایو، شرود براون، در سخنرانی خود از مطلوبیت ایجاد اتحادیهها سخن میگوید و مدیران چینی کارخانه را میرنجاند.
تبلیغات کارخانه آمریکایی اینطور القا میکند که این فیلم داستان غمانگیز و خندهآور یک تقابل فرهنگی است. شاید اینطور باشد. ما در این فیلم دائماً با منظره کارگران چینی نحیف، سربهزیر و با لباسهای متحدالشکلی روبهرو میشویم که خبردار در کنار یکدیگر صف کشیدهاند و هر از گاهی سرود شرکت را با نوایی غمبار میخوانند و در مقابل، آمریکاییهای بزرگ، شلخته و بیمیلی را میبینیم که بدنهایشان برای روپوشهای ایمنی که باید در حین بازدید آموزشی از کارخانه فویائو در چین بپوشند، بیش از حد بزرگ است.
شاید این واقعاً داستانی از رویارویی ایالات متحده با چین نبوده و همان داستان قدیمی تقابل سرمایهداری و کارگری باشد که با یک عزم مدیریتی جدید، قصد دارد تا آخرین سنت ممکن را از این کارگر انسانی غیر قابل اتکا بیرون بکشد و سپس وی را با یک ماشین جایگزین کند.
لحظات خجالتآوری از برخورد فرهنگی در این فیلم وجود دارد. لحظه دردناکی است وقتی که شعاری در دفتر کارخانه آویزان میشود: «حرکت به سوی تبدیل شدن برترین تولیدکننده شیشه جهان» و هیچکدام از آمریکاییها نمیتوانند به روی اربابان چینی خود بیاورند که کلمه «به» جا مانده است.
وقتی برای یک سفر آموزشی به چین سفر میکنند و انضباط نظامی گونه فروشگاه را از نزدیک میبینند، مات و مبهوت میمانند، درست مانند وقتی که «کارن برادی» در فیلم «شاگرد» میبیند که شرکتکنندگان کار بسیار اشتباهی انجام میدهند. در چین است که میفهمیم اتحادیهها منفور نیستند زیرا بازوی حکومت کمونیست به شمار میآیند و حتی فکر اینکه اتحادیهها با مدیریت یک شرکت تحت حمایت دولت مخالفت کرده یا برایش مانع بتراشند هم به ذهن کسی خطور نمیکند.
اما مشخصاً اتحادیههای آمریکایی مسأله متفاوتی هستند و در فیلم نشان داده میشود که فویائو بیرحمانه اتحادیههای تجاری را ارعاب میکند. همچنین نشان داده میشود که چینیها جلسات سیاستگذاری درباره نحوه برخورد با کارگران عجیب و غریب آمریکایی خود برگزار میکنند و مدیری با خونسردی میگوید این مسئولیت آنهاست که آمریکاییها را راهنمایی کنند «زیرا ما از آنها بهتر هستیم».
این فیلم در دورهای پرالتهاب در سیاست ایالات متحده منتشر میشود. کشور در آستانه یک جنگ تمام عیار تجاری با چین قرار دارد و برخلاف آنچه اوباما میگوید، جناح راست از دونالد ترامپ به دلیل ایجاد توافقها و شغلها تمجید میکند. اما اینها توافقها و شغلهایی هستند که از آنها سخن میگوییم.
کارگران آمریکایی مورد ریشخند قرار میگیرند اگر نیروی کار ارزانی باشند به هر حال این همان دلیلی است که آمریکا این همه مدت عاشق کالاها و کارگران چینی بوده است. ممکناست این، تنها سکویی برای حمله جدید ماشینها باشد: مقدمهای برای یک دوره جدید از اتوماسیون که در آن مفهوم تقابل فرهنگی معنای چندانی نخواهد داشت. برخی از کارگران اینجا به همکاران چینی خود علاقه دارند، اما این یک مستند هوشیارکننده ظریف و زیرکانه است.
منبع : سینما مارکت