خون و خیانت :
عشق و مرگ : بزرگترین ملکه ی مصر به جای عقل از قلبش پیروی می کند. که ثابت می شود اشتباهی مرگبار بوده.(کلئوپاترا) در حالی که تنها 25 سال داشت، فکر می کرد با معشوقه ی (ژولیوس سزار)، امپراتور روم، بودن و به دنیا آوردن پسر او (سزارین)، آینده ی خود و مصر را تضمین کرده.ولی قتل بی رحمانه ی (سزار) به دست سناتورهای خودش، (کلئوپاترا) را به دنیای تردید و ترس بازگرداند. (کلئوپاترا)، محتاج راهی برای نجات زندگی خود و محافظت از مصر عزیزش، می دانست که باید دوباره جستجو کرده و یک محافظ رومی دیگر را اغوا کند. برای او، واضحترین کاندید، ژنرال مورد اعتماد (سزار)، (مارک آنتونی)، اشراف زاده ی رومی بود.بعدها ثابت شد این انتخاب، از روی احساسات و در نهایت مرگبار بوده است.(مارک آنتونی) برای روم، یک سرباز و قهرمان است، ولی همچنین زن باره ای هوسباز با اشتهایی سیری ناپذیر برای خوشگذرانی – درست بر خلاف معشوق پیشین (کلئوپاترا)، دولتمرد پا به سن گذاشته، (ژولیوس سزار). (کلئوپاترا) و (مارک آنتونی) به سرعت شیفته ی یکدیگر شدند و بی واهمه رابطه ای نامشروع و تباه کننده سرشار از ضیافتهای مجلل، می گساری های افراطی و ولخرجیهای عجیب و غریب آغاز کردند.ولی شور و اشتیاق این زوج نسبت به یکدیگر راه را برای (اکتاوین)، همکار رومی (مارک آنتونی) در حکمرانی، هموار کرد تا کنترل کامل امپراتوری روم را در دست گیرد. (اکتاوین) که به (کلئوپاترا) برچسب متجاوزی بیگانه و بی رحم زده بود که یکی از بزرگترین سردارهای روم را فریب داده، روم را علیه مصر بسیج کرد.در افسانه ها آمده (کلئوپاترا) و (مارک آنتونی)، پس از شکستی مفتضحانه، به ناچار و از روی اجبار، خودکشی کردند – (آنتونی) با شمشیر، (کلئوپاترا) با نیش افعی – و در آغوش هم جان دادند. ولی شواهد، از پایانی به مراتب تاریکتر حکایت دارد.آخرین ریسک (کلئوپاترا)، قربانی کردن (مارک آنتونی) محبوبش بود، با فریب دادن او که فکر کند خودش قبل از او خودکشی کرده. ولی، به محض این که رومی غمگین شمشیر را در شکم خودش فرو کرد، ملکه ی مصری ترتیبی داد تا با (اکتاوین) پیمان جدیدی ببندد. ولی آیا باهوش ترین حکمران زمانه، بزرگترین چالشش را هم با موفقیت پشت سر می گذارد؟