خشکسالی : آن روی دیگرِ ویژگیهای سرزمینهای موسمی، بادهایی هستند که با خود خشکی بههمراه میآورند؛ همین بادهایی که اکنون وزیدن گرفتهاند و از جنس بادهایی هستند که در بخشی از سال نه تنها با خود بارانی به همراه نمیآورند بلکه برعکس در بخش بزرگی از این مناطق، هوای خشک و خشکسالی پدید میآورند.
دستههای مرغ عشق در دشتهایی که با آخرین باران سیراب و تغذیه شده در استرالیا جمع آمدهاند و گودالی پر از آبِ گرانبها، میزبان آنهاست. پرندگان شکاری از طرفی در کمینشان هستند اما از سوی دیگر مجذوب رنگهای سبز و زرد پرهاشان میشوند.
در بورنئو، سومین جزیرهی بزرگ جهان، یک خوک ریشو (خوک ریشدار، Bornean bearded pig)، در حال تلاش برای یافتن راهکاری برای زنده ماندن در این فصل سال است؛ این حیوان راهی ساحل می شود تا بااستفاده از پوزهاش، غذاهای دریایی برای خوردن به چنگ بیاورد؛
«خرچنگهای قرمز ویولون نواز» (Red fiddler crabs)، در زمین سوراخ میکنند اما پوزه ی خوکها هم برای یافتنشان، زمین را حفر میکند.
در صحرای راجستان در بزرگترین ایالت هندوستان، شتر وسیلهی حمل و نقل مردم است. در اینجا عشایر هستند که در خشکترین فصل سال بر سر قیمت شترها باهم چانه میزنند.
در سریلانکا، در این فصل پیداکردن غذا دشوار است، بزرگترین تجمع فیلها در آسیا، در نزدیکی قدیمیترین دریاچهی مصنوعی جهان قابل دیدن است؛ در آنجا، آب که پس میرود منطقهای حاصلخیز و پر از علف نمایان میشود.
در آن نزدیکیها، در حوالی یک آبگیر، کروکودیلهای پوزهکوتاه یا «گاندو» ( the mugger crocodiles)، در کمین شکار حیواناتی هستند که برای نوشیدن آب مجبورند به آبگیر بیایند.
یک پلنگ جوان، شکار در تاریکی شب را تجربه می کند و یاد میگیرد که در این جا غذا چندان هم ارزان به دست نمیآید.
در دشتهای طلایی هندوستان، «سیاه کل» هندی (Indian black buck)، در کشمکش با خشکی و وظهور خشکسالی است؛
این حیوانات سرظهر با همدیگر مبارزه میکنند تا مشخص شود چه کسی لیاقت ماندن در قلمرو خود و تصاحب مادهها را دارد.
سرانجام، بادهای موسمی، باز میگردند، یعنی دوباره باران خواهد آمد اما پس از یک طوفان شن…
سیل بزرگ : هنگام بارش بزرگترین میزان بارانهای موسمی در آسیاست؛ بارانی که از یک سو حیاتبخش است و ازطرفی ویرانگر هم میتواند باشد.
همراه با نجوای باد، نَظارگان بارانهای موسمی پیش از وقوع آن، به سرزمین تایلند میرسند: میمونهای «اَسام مکاک»
(Assamese macaque monkeys) که در آبها بازی میکنند، شکمهای خود را از حلزونها، غذای مخصوص فصل باران، میانبارند.
به سمت غرب در هند که برویم، تودههای عظیم ابر، پیش قراولان نویدبخش بارانهای بیامان را در راه میبینیم. باران که میبارد، همه سو شور و شوقی نو برمیانگیزاند.
وزغهای هندیِ نر، تنها برای یک روز به رنگ زرد طلایی در میآیند؛ این بزرگترین فرصت آن برای جفتیابی خواهد بود.
روزها اما حشرات در همهجا هستند. تکنیکها و تکنولوژیهای جدید فیلمبرداری، برای ما این امکان را فراهم کرده تا برای اولینبار ببینیم که چهگونه، پشهها میتوانند از دست قطرههای غولپیکر باران، جان سالم بهدر ببرند.
با روییدن سبزههای تازه، عشایر و کوچنشینان به همراه گلههای بزرگ دامهای خود، به سرزمین خویش بازمیآیند.
اما شکارچیان شب یعنی گرگها و کفتارهای گرسنه از پیش در انتظارشان هستند. در دوردستهای شمال شرقی هند، بارانهای خلیج بنگال در ترکیب با آبهایی که از هیمالایا میآیند سیل بهراه میاندازند؛ سیلهایی ویرانگر و فاجعهآمیز که در مسیر رودخانهی «براهماپوترا» روان میشوند.
یک گله فیل، در طول جادهای شلوغ و پر رفت و آمد، سفر پرمخاطرهای را آغاز کردهاند. سفری که پیش از رسیدن به تپههای امن، ممکن است به ستیزه با انسان منتهی شود.
در کامبوج، «رودخانه ی مکونگ» چنان متورم میشود که در جهت عکس، در جهت یکی از شعبههای خود به نام
«تونله ساپ» (به معنی دریاچه ى بزرگ)، که بزرگترین دریاچهی آب شیرین جنوب شرقی آسیا محسوب میشود، سرازیر میشود تا آن را لبریز از آب کند.
هنگام آن است که جوجههای پرندهی بامزهای بهنام «مارگردن»، تمرین ماهیگیری کنند. زیر آب، یکی از انواع لاکپشتهایی که در آب شیرین زندگی میکنند به نام « soft-shelled turtles »، سلانهسلانه از بستر آب بیرون میآید تا ماهی بگیرد.
سرانجام این آبِ بارانهای موسمیست که در بستر بزرگترین رودخانهی آسیا به جریان میافتد تا به اقیانوس هند بپیوندد؛ رودی که همهجا را سرشار از زندگی میکند.
در طول سال، نهنگهای آبی که گاه طولشان به ۳۳ متر میرسد نیز در اطراف سواحل سریلانکا در انتظار موهبتهای باران موسمی جمع میشوند.
جزایر دور افتاده : سفری به قلب سرزمینهای موسمی و دنیای شگفتانگیز مخلوقات جزایر گرمسیری؛ جزایری که برخی از آنها نه یکبار بلکه دوبار در سال با پدیدهی موسمی مواجه میشوند.
در «سولاوِسی»، یکی از جزایر اندونزی، میمونهای سیاه کاکلدار، در دستههای بزرگ زندگی میکنند. این میمونها در حقیقت بسیار با محبت هستند و این محبت را به همهی اعضای گروه نشان میدهند!
عامل کلیدی دوام زندگیها در اینجا وفور میوههایی است که به لطف آب و هوای موسمی برای همه مهیاست.
در ساحل، مرغ چکشی، گونهای پرنده است که تنها در سولاوسی یافت میشود، او از شنها که به لطف خورشید استوایی گرم شدهاند، استفاده میکند تا پیش از شروع توفان، جوجههایش را از تخم بیرون آورد.
در آنجا رقابت شدیدی برای پیدا کردن بهترین مکانها وجود دارد. اما برخی از پرندگان چکشی تخمهایشان را در جنگل چال میکنند تا از گرمای زیر زمین که به دلیل فعل و انفعالات آتشفشانی بهدست میآید، بهره ببرند.
ترکیب آب و هوای موسمی و فعل و انفعالات آتشفشانی، بهشت را در آنجا بهوجود آورده. قلههای بلند، بارش باران را سرعت میبخشند و مقدار آن را بیشتر میکنند و خاکسترهای آتشفشانی، خاک را غنی و بارور میکنند.
مردم محلی در جاوه از آتشفشان ها بالا می روند تا برای تشکراز خدایشان بز و مرغ برایش ببرند.
اما باران، بورنئو را دربرگرفته و آتشفشان فعالی وجود ندارد. در طول هزاران سال، بارانهای سنگین و متناوب موسمی، خاک را از بین بردهاند.
رقابت شدید برای بهدست آوردن مواد مغذی کمیاب، باعث تکامل برخی برخی شیوههای جالب در برخی موجودات شده.
گیاه کوزهای (Pitcher plant) که گیاهیست گوشتخوار، راههای مبتکرانهای برای به دام انداختن شکار و بهدست آوردن غذا دارد.
یکی دیگر از انواع گیاهان کوزهای غولپیکر «کینابالو» (The Kinabalu giant pitcher)، روشی دارد که حیواناتی به نام حشرهخواران درختی (tree shrews) را به خود جذب می کند، البته نه برای خوردنشان بلکه، برای تشویق کردن شان به کمک! و در این صورت این گیاهان احتیاجات خود را برآورده خواهند کرد.
برگ های افتاده از درختان و مواد مرده، توسط گروه رنگارنگی از رفتگران پاکسازی می شوند.
در میان موجودات شیطانی نفرتانگیز، زالوی بزرگ برونویی (the giant Bornean red leech) که کرمهای خاکی بزرگ آبی را بهسرعت میبلعد، جالب توجه است.
اما در نهایت همه چیز درخدمت غذادادن به پادشاهان جنگل خواهد بود؛ مواد مغذی همهی این موجودات در نهایت نصیب درختها خواهند شد.
مردمان موسمی : در این قسمت، داستانی شگفتآور از روابط میان طبیعت و مردم در سرزمینهای موسمی از گذشتههای دور تا آینده روایت خواهد شد.
داستان ما از هنگامی آغاز میشود که رابطهها آغاز می شوند. انسان در این منطقه به عنوان عضوی از جامعهی شکارچی-گردآورنده (Hunter-gatherer) وارد شده.
در جزیرهی «پالاوان» در فیلیپین، نزدیک بورونئو، در بخشهایی از سال، مردم همچنان در جنگلها شکار و در غارها زندگی میکنند. این مردم مانند پیشینیان خود، زندگیهایشان نزدیک به طبیعت و بر اساس احترام به طبیعت است.
حدود ده هزار سال پبش برنج، محصولِ عالی سرزمینهای موسمی، همه چیز را تغییر داد.
در شالیزارهای آسام در هند، کشاورزان مجبورند با گلههای گرسنهی فیل ستیزه کنند؛ درگیریهایی که هزاران سال است قدمت دارد.
اما این تنشها در نهاد دیگری به نام دینِ سازمان یافته، تعدیل میشوند. هر دو دین هندوییسم و بودیسم، با آموزههای مربوط به احترام به طبیعت، بهشکل عمیق بر رابطهها تاثیر گذاشتهاند.
ما گروهی از فرقهی مذهب «بیشنوی» را میبینیم که اعتقاد دارند کل زندگی چیز مقدسی است و به این معروف هستند که زندگیشان را برای طبیعت، حتی درختان، حاضرند قربانی کنند.
نتیجهی این نگاه و فلسفه این است که مزرعههای آنان پاسخگوی نیاز تعداد بیشتری از آدمها به نسبت هر صحرای دیگری در جهان است.
در سرتاسر هندوستان هزاران درختستان و باغ، جایگاهی برای عبادت طبیعت هستند.
گویی برای هزاران سال، طبیعت وحشی این نواحی را حفاظت کرده تا تنوع زیستی شبه قاره حفظ شود.
اکنون این رابطهها دستخوش کشمکش با تقاضای جهانی برای استفاده از محصولات این نواحی است؛ محصولاتی که چون موهبتی پرارزش هستند، به ویژه تقضا برای چوب که به پاکسازی جنگل در برابر پول نقد میانجامد.
قابل مشاهدهترین تلفات این موضوع، در گونههایی مانند کروکودیلهای سیامی، ببرهای بنگال و اورانگوتانها است .
اما حتا در این مورد نیز امید، کاملا از بین نرفته است. مردمان محلی میدانند که چهگونه هم طبیعت آنجا را حفظ کنند و هم به شکلی پایدار به تقاضای جهانی برای استفاده از محصولات آنجا پاسخ دهند.
هرچیزی که آینده برای سرزمینهای موسمی در نظر گرفته باشد، همهی ما در این رابطه سهیم هستیم و در قبال آن نقش خواهیم داشت
در انتظار باران : از هندوستان تا استرالیا، زندگیها تماما در انتظار نیروی متحول کنندهی بارانهای موسمی هستند.
سفر ما به «سرزمینهای موسمی» از جنوبیترین بخش نواحی موسمی آغاز میشود؛ جایی که در زمان تهیهی این فیلم، فصل خشکی بوده، جایی که حدود سیصد هزار روباه پرندهی کوچک قرمز(نوعی خفاش)، برای نوشیدن آب جمع شدهاند. آنها از رودخانه برای خود آبی را که بدن شان بدان احتیاج دارد، برمیدارند. اما آنها باید از دست کروکودیلهای آبهای شیرین استرالیا که برای شکارشان از آب بیرون آمدهاند فرار کنند.
در اینجا هوا گرم است وخورشید گویی چون کورهای میخواهد این قاره را مانند نان بپزد؛ گرمایی که سبب بالا رفتن دمای هوا میشود و بادهای مرطوب موسمی را از ساحل دریا به سمت خود میمکد…نور و غرش صاعقهها نویدبخش اولین باراناند.
حالا که باران آمده یک مارمولک طوقی هم از حالت خواب و رخوت بیدار شده و سرحال میخواهد به شکار حشرات برود. او برای دفاع از قلمرو خود طوقاش را نمایش میدهد.
در جزیرهی کریسمس واقع در جنوب شرق آسیا، در ۳۲۰ کیلومتری جنوب جزیره جاوه در اقیانوس هند، بارانها منظرهی زیبایی به راه انداختهاند: میلیونها خرچنگ قرمز برای تخمگذاری از جنگل به ساحل در حال مهاجرت هستند و در حالیکه آنها منتظر باران هستند مادر چند اورانگوتان سوماترایی تصمیم گرفته بچههایش را به جایی ببرد که میداند در این فصل سال در آن جا درختان انجیر میوه میدهند.
در سراسر این مناطق، وابستگی به بارانهای موسمی، پایهگذار تمدنهای بزرگی بوده.ویرانههای عظیمی که در «وانگکور» در کامبوج از گذشتهها باقی ماندهاند گواه خوبیست که نشان میدهد اگر بادهای موسمی نبودند چه چیزی پیش میآمد.
قیمت برنج در هند، کاملا وابسته به باران است. در آنجا یک مراسم آیینی وجود دارد و در آن روحانیها در آب فرومیروند و به وارونا (Varuna)، خدای آب، التماس میکنند تا باران بیاید.
خطرناکترین فصل سال هنگامیست که باران کم میآید و برخی حیوانات آنقدر زنده نخواهند ماند تا باران بعدی را ببینند.
طاووسها هنگامی که حس میکنند بارانهای موسمی نزدیکند، پرهایشان را باز میکنند.
در افق، ابرهای بارانزایی را که کمکم نزدیک میشوند می توان دید. و در زمین، اولین قطرههای باران موسمی پدیدار میشوند. باران موسمی سرانجام به اینجا رسیده…