ابداع گران : یک موجود متفاوت روی یک سیاره ی متفاوت اولین قدم هاش رو بر می داره و انسان در جهانی مملو از خطرات زندگی اش رو آغاز می کنه. با بقایی که مدام مورد تهدید قرار می گیره، انسان برای ماندن دست به اختراع می زنه؛ آتش و کشاورزی رو کشف می کنه؛ شهرها و اهرام رو می سازه؛ بازرگانی رو ایجاد می کنه و در جنگ تبحرپیدا می کنه. با آغازی فروتنانه، انسان کم کم بر تمام جهان تسلط پیدا می کنه. حالا آینده از آن اوست….
مردان آهن : یک گروه مرموز از دزدان دریایی سواحل مدیترانه رو غارت می کنن و خرابی بسیاری رو از خودشون به جا می گذارن. امپراطوری ها از بین می رن، ولی از میان تمام این هرج و مرج، انسان آهن رو کشف می کنه. مسلح به این فلز معجزه آسا، مردم عادی موفق می شن از شر حکومت های ستمگر خلاص بشن و سیستم جدیدی رو در جهان پیاده کنن. از آغاز تولد دموکراسی در آتن تا ساختن انجیل در بابل ، این نیروی مردمی است که سرنوشت انسان رو شکل می ده.
جنگجویان : وقتی که روم توسط بربرها نابود می شه، اروپا وارد برهه ی تاریکی از زمان می شه، ولی از درون امپراطوری قدیم، دو نیروی جدید به ساخت جهان می پردازن. عرب ها با استفاده از طلا، زیر مذهب اسلام متحد می شن. وایکینگ ها به شهرهای اروپایی زندگی تازه ای می بخشن، به آمریکا سفر می کنن و تبدیل به شوالیه های مسیحی می شن. جهان آماده ی نبرد تمدن هاست و به این ترتیب جنگ های صلیبی آغاز می شن.
طاعون : چنگیز خان – خونخوارترین جنگجوی جهان – از مغولستان تا چین رو تحت سلطه می گیره و یک امپراطوری تشکیل می ده. چهل میلیون نفر به دست اون کشته می شن، ولی خونخوار بزرگ تری در کمین بشریت نشسته و اون هم طاعونه. پا به پای مغول ها این بیماری به سرتاسر آسیا و اروپا نفوذ پیدا می کنه و بزرگترین فاجعه ی بیولوژیکی تاریخ رو به بار میاره، ولی آمریکا از اون مصون می مونه و تمدن در اونجا گسترش پیدا می کنه.
بازماندگان : طلای آفریقایی به اروپا جان دوباره‌ای می‌ده. پول وارد ونیز می‌شه و به بازرگانان جوان اجازه می‌ده که دست به ریسک بزنن. در چین، یک سلاح جدید -تفنگ- اجازه می‌ده که روستاییان برخیزن و کشور رو متحد کنن. اختراعات چینی برای اروپا الهام‌بخش می‌شه و به اختراع چاپ می‌انجامه. میلیون‌ها کتاب چاپ می‌شه. یکی از اون‌ها الهام‌بخش سفری به دنیای جدید می‌شه و آمریکای امروزی متولد می‌شه.
جهانی نو : اَزتِک ها، امپراطوری رو تشکیل دادن که آمریکای مرکزی رو در بر می گیره، ولی به زودی مثل یک بازی دومینو، قدم به قدم از بین خواهد رفت. ۷۰۰۰ مایل اون طرف تر در ترکیه ی امروزی، قسطنطنیه که یک مرکز بازرگانی بسیار مهم هست، توسط ارتش اسلامی گرفته می شه. اروپایی ها بر سر پیدا کردن راهی برای دسترسی به ثروت ناتمام ادویه در شرق، به رقابت با هم بر می خیزن. در همین حین کریستوف کولومبوس در آمریکا فرود میاد و طلا رو کشف می کنه. تنها در طی سی سال، امپراطوری اَزتِک ها به تصرف کامل در میاد.
پیشگامان : انسان سفرش رو برای کشف کردن چیزهای جدید آغاز می کنه و طبیعت رو رام خودش می کنه. در آمریکای شمالی، سیبری و استرالیا، سنت های کهن به نفع علم و صنعت کنار گذاشته می شن. در طول صد سال، ترس بی اساسی که در منطقه ی “سالم” آمریکا به تشکیل دادگاه های جادوگران انجامیده بود، تبدیل به فریادی منطقی برای آزادی می شه. انقلابیون آمریکایی خودشون رو در مقابل یک امپراطوری قدرتمند می بینن و به این ترتیب جنگ جهان مدرن آغاز می شه.
گنجینه : در کوه های آند، اسپانیایی ها بزرگ ترین معدن نقره رو در جهان به راه می اندازن – و میلیون ها سکه ی پزوز دو اوچو یا دلار اسپانیایی رو از اون درست می کنن. این سکه ها اقتصاد جهانی رو متحول می کنن، صندوق های دزدان و راهزن ها رو پر می کنن، بازار سهام رو ممکن می کنن و خرج ساخت تاج محل رو می دن. بازرگانی رونق پیدا می کنه، میلیون ها نفر به عنوان برده به دنیای جدید آورده می شن، ولی عده ی اندکی هم برای پیدا کردن آزادی به دنیای جدید میان
امپراطوری ها : در شهر اورشلیم، عیسی مسیح به صلیب کشیده می شه. مرگ او باعث ایجاد یک جنبش جهانی می شه، ولی مسیحیت بدون امپراطوری روم ممکن بود هرگز اتفاق نیافته. مجموعه ی عظیمی از راه ها و خطوط کشتیرانی، به مواد و ایده ها این اجازه رو می ده که از قاره ای به قاره ی دیگه منتقل بشن. پیغام مسیح جهان انسانی رو تغییر می ده. امروز از هر سه نفر در جهان یکی از اون ها مسیحی هست.
انقلاب ها : پایان جنگ داخلی آمریکا به مردم اجازه می ده که کمی از امکاناتشون استفاده کنن. عصر، عصر اختراعات، تبدیل و تولید انبوهه. مردم باور دارن که هر چیزی ممکنه. ژاپن در طول پنجاه سال، از جامعه ای فئودالی به یک ابرقدرت صنعتی تبدیل می شه، ولی پیشرفت تلخی هایی رو هم به همراه داره. نیاز به لاستیک آفریقا رو نابود می کنه و تمایل به ساختن چیزهای بزرگ تر ، سریع تر و بهتر باعث فاجعه ای مثل تایتانیک می شه…
سرعت : پایان جنگ داخلی آمریکا به مردم اجازه می ده که کمی از امکاناتشون استفاده کنن. عصر، عصر اختراعات، تبدیل و تولید انبوهه. مردم باور دارن که هر چیزی ممکنه. ژاپن در طول پنجاه سال، از جامعه ای فئودالی به یک ابرقدرت صنعتی تبدیل می شه، ولی پیشرفت تلخی هایی رو هم به همراه داره. نیاز به لاستیک آفریقا رو نابود می کنه و تمایل به ساختن چیزهای بزرگ تر ، سریع تر و بهتر باعث فاجعه ای مثل تایتانیک می شه…
زمینه های نو : انسان به دنبال قدرت های خداگونه می ره، برای این که بتونه به میلیون ها نفر غذا برسونه، مناظر رو تغییر بده و بدن انسان رو جور دیگه ای بسازه. جنگ قدرت انسان در ششم ماه اوت سال ۱۹۴۵ بر فراز هیروشما به اوج می رسه. از آغاز دوران اتمی، انسان جایی بین ماندن و نابودی معلق مانده، ولی در عین حال به عنوان نوع بشر به هم نردیکتر شده. صد هزار سال پیش، فقط چندصدهزار شکارچی در صحراهای آفریقا وجود داشتن. امروز هفت بیلیارد انسان در گوشه گوشه ی جهان پراکنده شدن. این سفر، سفر اعجاب انگیزی بوده.
