قسمت 1 :وقتی «دیانا» و «جان»- که بهتازگی بچهدار شدهاند- موردی را که میخواستند پیدا کردند، خانهی محل سکونتشان در مرکز شهر را فروختند تا به جای آن یک خانهی جدید در حومهی شهر بخرند. اما این موضوع مربوط به یک سال پیش میشد و از آنجا که آنها در شکار خانهی رویاییشان موفق نشدند، هنوزدر آرزوی پیدا کردن آن هستند.
از طرف دیگر «درو» و «جاناتان» آمادهی کمک به آنها هستند اما این زوج عقاید متفاوتی دربارهی خانهی رویایی مورد نظرشان دارند و «دیانا» حاضر نیست هر خانهای را بخرد. یکی از کارگزاران املاک بهسرعت خانههای فروشی فوری را جستوجو می کند تا موارد بالقوه و مناسب را برای آنها پیدا کند… اما آیا این زن و شوهر بالاخره به خانهی رویاییشان میرسند یا خبرهای ناخوشایندی در انتظارشان است؟
قسمت 2 :«کیت» و «جاستین» زوج پرمشغلهای هستند که بهتازگی پدر و مادر شدهاند. آنها آخر هفته را خانهشان در مرکز شهر گذراندهاند و در طول هفته به خانهی پدر و مادرشان میروند. اما این سبک زندگی به سبک «عشایر» که مدام در حال جابهجایی هستند، آنها را خسته کرده و حالا تصمیم گرفتهاند تا خانهی رویایی خودشان را در حومهی شهر پیدا کنند.
قسمت 3 :«آنا»، مادر مجرد فداکاری است که سال سختی را پشت سر گذاشته اما هیچگاه امیدش را از دست نداده و بدبین نشده است. او از اینکه اکنون با خانوادهاش زندگی میکند راضی و خوشحال است اما تصمیم گرفته تمام پولی را که تا حالا دست آورده برای خریدن خانهی رویای خودش هزینه کند. «جاناتان» و «درو» آمادهی کمک به او هستند تا بتواند به خانهی رویایی مورد منظرش برسد…
قسمت 4 :«کارلی» و «درام» تصمیم گرفتهاند تا خانوادهشان را بزرگتر کنند اما خانهی کوچک آنها در شهر، در حال حاضر این امکان را به آنها نمیدهد. این زن و شوهر امیدوارند بتوانند خانهی بزرگی با اتاقهای زیاد در حومهی شهر پیدا کنند. اما مشکل آنها این است که ایدهآل گرا هستند و سطح توقعشان در مورد خانه بسیار بالاست و این در حالی است که بودجهی کافی هم ندارند. آیا «جاناتان» و «درو» میتوانند به آنها برای پیدا کردن خانهی رویاییشان کمک کنند؟
قسمت 5 :«آنجلا» و «رو» که فعلن در یک خانهی کوچک زندگی میکنند، از آنجا که قصد دارند تشکیل خانواده بدهند، تصمیم گرفتهاند خانهی بزرگتری در یک محل خوب پیدا کنند. البته انتظارات آنها از خانهی رویاییشان از بودجهای که در اختیار دارند بیشتر است و به نظر میرسد آنها حاضر به پایینتر آوردن سطح توقعشان نیستند! آیا آنها خانهی رویاییشان را پیدا میکنند؟
قسمت 6 :«دارن» و «توری»، از شهر و محل زندگی فعلیشان راضی هستند اما با یک سگ و دو بچه، از زندگی در یک آپارتمان کوچک خسته شدهاند. این زن و شوهر مایل هستند تا خانهی بزرگی در حومهی شهر پیدا کنند و از آنجا که قرارداد خانهی اجارهای فعلی آنها رو به پایان است، باید به سرعت و پیش از پایان مهلت قانونی، خانهی رویاییشان را پیدا کنند. آیا «درو» و «جاناتان» میتوانند در این کار به آنها کمک کنند؟
قسمت 7 :«کریستین» و «بن» پس از آنکه با هم ازدواج کردند و از خانهی پدرومادرشان جدا شدند، تصور کردند به زودی خانهی رویاییشان را پیدا میکنند، اما جستوجوی خستهکنندهی آنها هنوز به نتیجهای نرسیده. با آنکه آنها تا به حال خانههای زیادی را دیدهاند، اما هر بار که به بستن قراردادنزدیک شدهاند، آن را از دست دادهاند…آیا با کمک «جاناتان» و «درو» آنها سرانجام موفق میشوند خانهی دلخواهشان را پیدا کنند؟
قسمت 8 :«جولی» و «آدام» و دو بچهی کوچکشان، ده ماه است که در زیرزمین پدرومادرشان اطراق! کردهاند اما امیدوارند سرانجام بتوانند خانهی دلخواه خودشان را پیدا کنند. آنها میخواهند نزدیک پدر ومادرشان باشند اما پیدا کردن خانهی مناسب در آن نزدیکی، برای آنها از آنجه تصور میکردند دشوارتر است…
قسمت 9 :«گبی» و «جیم» آماده هستند تا آپارتمان کوچکشان را در شهر ترک کنند و به یک خانهی دلخواه در حومهی شهر نقلمکان کنند. اما این زن و شوهر برای پیدا کردن خانه دچار تشویش و سردرگمی شدهاند، حالا «جاناتان» و «درو» چطور میخواهند به آنها کمک کنند؟…
قسمت 10 :«کریگ» و «لورل» که در دوران دبیرستان بهنرین دوستان همدیگر بودهاند، به سرعت خانهی قدیمیشان را فروختهاند و در حال حاضر در خانهی مادرشان زندگی میکنند تا زمانی که خانهی دلخواه و رویایی خودشان را پیدا کنند. اما از آنجا که سطح توقعات آنها از خانهی مورد نظرشان بسیار بالاست و حاضر به پایین آوردن آن هم نیستند! پیدا کردن خانهی رویایی مورد نظر آنها ممکن است زمان خیلی زیادی لازم داشته باشد…
قسمت 11 :«جینا» وکیل پرکاری است که از زندگی در یک آپارتمان کوچک اجارهای خسته شده و حالا میخواهد خانهی بهتری پیدا کند که بتواند در آن به سبک دلخواهش در آرامش زندگی کند. اما او برای خریدن چنین خانهای بودجهی کافی ندارد…«جاناتان» و «درو» چطور میخواهند به او برای پیدا کردن خانهی دلخواهش کمک کنند؟
قسمت12 : «تام» و «بریجیت» توانستهاند خانهشان را زودتر از آنچه انتظار میرفت بفروشند و حالا آنها به همراه دو پسرشان به خانهی دوستانشان رفتهاند بنابراین الان بیشتر از هر زمان دیگری مشتاق هستند تا خانهی دلخواهشان را پیدا کنند. «جاناتان« و «درو»- برادران «املاکی»- چطور میخواهند به انها کمک کنند؟
قسمت 13 : وقتی که اجارهنامهی «مارک» و «اشلی» به پایان رسید، آنها مجبور شدند آپارتمان کوچکشان را در منهتن ترک کنند. این زوج در حال حاضر در خانهی پدر و مادر «مارک» زندگی میکنند و در اضطراب جستوجو برای یافتن خانهی دلخواهشان هستند…
قسمت 14 : «میشل» و «تام»، والدین دو پسر پرانرژی هستند که در حال حاضر در یک خانهی اجارهای زندگی میکنند و میخواهند هرچه زودتر خانهی دلخواه همیشگی خودشان را پیدا کنند. اما علاقهی آنها به تجملات و خانههای لوکس باعث میشود تا پیداکردن خانهی مورد پسند آنها کمی به طول بینجامد…
قسمت 15 : «کِوین» و «سوزان» دو دختر نوجوان دارند و آنها در آستانهی یک تغییر مهم در زندگیشان هستند. یک جابهجایی پیشبینینشده برای آنها به این معنی است که باید با خانه و اجتماع مورد علاقهشان خداحافظی کنند. آنها در حال حاضر به دنبال خانهی رویایی جدیدی میگردند که بتوانند در آن به زندگیشان ادامه دهند…
قسمت 16 : «سوکویر» و «بیبان»، که در یک خانهی شهری زندگی میکنند از آنجا که تصمیم گرفتهاند خانوادهی خود را گسترش دهند به دنبال یک خانهی رویایی بزرگ در خارج از شهر میگردند. اما تنها مشکل آنها مانند بسیاری دیگر، این است که سطح توقع و انتظارشان بسیار بالا است. آیا آنها میتوانند سرانجام خانهی رویاییشان را پیدا کنند؟
قسمت 17 : هنگامی که «پما» و «جان» به تنهایی در خانهی کوچکشان در مرکز شهر زندگی میکردند، جای کافی برای آنها و جود داشت، اما در حال حاضر با وجود دو سگ و یک نوزاد به دنبال خانهای بزرگتر و مناسبتر میگردند؛ خانهای که اتاقهای بیشتر و جای کافی برای آنها داشته باشد. آیا «جاناتان» و «درو» میتوانند در پیدا کردن خانهی رویایی به آنها کمک کنند؟
قسمت 18 : «اسکات» و «ترور» دو برادر هستند که در یک خانهی کوچک شهری زندگی میکنند و به دنبال پیدا کردن خانهی بزرگتری هستند. در حال حاضر با کمک مالی که آنها از پدربزرگ و مادربزرگشان گرفتهاند بودجهی کافی در اختیار دارند تا پولشان را برای خرید خانهی رویایی سرمایه گذاری کنند.
قسمت 19 : خانه کوچک «لکسا» و «پیت» زودتر از آن چه انتظار داشتند به فروش رفت و در حال حاضر آنها در خانه برادرش زندگی می کنند. آنها مشتاق هستند تا هرچه زودتر خانه جدیدی بخرند. اما مشکل اینجاست که زن دوست دارد خانه آنها در حومه شهر باشد، اما مرد که در قلب شهر بزرگ شده، دوست دارد خانه شان در مرکز شهر باشد. اما سرانجام خانه ی رویایی آنها کجا خواهد بود؟…
قسمت 20 : «میشل» و «مایکل» پدر و مادری هستند که بچههای نوجوان دارند و از آنجا که سرشان خیلی شلوغ است فرصت کافی برای جستوجوی و پیدا کردن خانهی رویاییشان ندارند. آنها در خانهای نه چندان زیبا در شهر زندگی میکنند و زمان تغییر فرارسیده…
قسمت 21 : «میشل» و «جان» به تازگی ازدواج کردهاند و آرزوهای زیادی برای زندگیشان در سر دارند. آنها تصمیم گرفتهاند تا از خانهی پدر و مادرشان برای همیشه به خانهی رویایی خودشان بروند. با وجود اینکه آنها بودجهی کافی در اختیار دارند اما در بازار املاک همیشه همه چیز قابل پیشبینی نیست…
قسمت 22 : «کریما» یک مهندس شیمی است که زندگیاش در سراسر جهان در حال پرواز با هواپیما گذشته. او حالا پس از شش سال دوری از خانواده و دوستان و خانهبهدوشی، میخواهد یک خانهی «دولوکس» در شهر بخرد…
قسمت 23 : «الیشیا» و «لیوای» دو جهانگرد استرالیایی هستند که پس از سالها خانهبهدوشی، حالا که شغل رویایی خودشان را دارند، تصمیم گرفتهاند خانهی رویاییشان نیز را پیدا کنند.
قسمت 24 : «ارین» و «آدام» از محل سکونت دورهی مجردیشان خسته شدهاند و در حال جستوجو برای پیدا کردن یک خانهی رویایی بزرگ در حومهی شهر هستند. این زوج که به تازگی ازدواج کردهاند بودجهی خوبی در اختیار دارند و مشخصات خانهای را هم که آرزویش را دارند، به روشنی در ذهن دارند. ایا انها خانه رویاییشان را پیدا خواهند کرد؟…
قسمت 25 : «جیمی»، «بلیس» و دو کودکشان، در شهر بزرگی زندگی میکردند اما حالا میخواهند هرچه سریعتر، خانهی رویایی خودشان را بخرند البته در این راه موانع و مشکلاتی وجود دارد. آنها لیست بلندبالایی از انتظاراتشان از خانهی دلخواهشان دارند.
قسمت 26 : «سارا» و «کوین» سالها از وقتشان را صرف بازسازی خانهی کوچکشان کردهاند. اما حالا با داشتن یک پسربچه، اولویتهای زندگیشان تغییر کرده و مایل هستند تا خانهای در حومهی شهر بخرند. «جاناتان» و «درو» یک خانهی قدیمی شیک برای آنها پیدا میکنند اما آنها برای خریدن این خانه، شرط و شروطی دارند.