در این قسمت از گوشه‌‌های پنهان شهر، آنتونی مورس به آن‌سوی چهره‌‌ی پر زرق‌و‌برق کوالالامپور پایتخت مالزی سفر می‌کند تا چند جواهر پنهان را آشکار کند. به آن سوی ساحل شمال غربی می‌‌رود تا جزیره‌‌ای دور افتاده به نام جراجک را سیاحت کند و بفهمد چرا روزگاری به عنوان آلکاتراز مالزی شناخته می‌شده؛ به شهر قدیمی پنانگ می‌رود تا یکی از بزرگترین دژهای بریتانیایی منطقه را بشناسد؛ فضای مخوف یک قلعه‌‌ی مرموز انگیسی را در شهر ایپوه تجربه می‌کند؛ کل «شهر سنگرها» را از جنگ جهانی دوم شناسایی می‌کند و در از خاک درآوردن شواهدی از یکی از قدیمی‌‌ترین تمدن‌‌های آسیایی در دره‌‌ی بوجانگ ِ کِداه کمک می‌کند.
 

http://www.aparat.com/v/vCh7o
 

داستان‌‌های شرقی چین نماد آن هستند که چگونه تجارت مناظر را تغییر شکل می‌دهد. در جای پایتخت‌‌های باستانی و ده‌کده‌های ماهی‌گیری کوچک، شهرهای بزرگی مملو از ثروت و قدرت سر برآورده‌‌اند. تمام این‌ها مدیون شبکه‌‌ی پیچیده‌‌ی آب‌راه بزرگ چین و رود یانگ‌ تسه است٬ دو سامانه‌‌ی آبی که مناطق شرقی چین را به هم پیوند داده‌‌اند.
در این قسمت از گوشه‌‌های پنهان شهر، آنتونی مورس به سفری حماسی می‌رود که از روی رود یانگ‌ تسه آغاز می‌شود، اون بزرگترین گتوی یهودی برپا شده در آستانه‌‌ی جنگ جهانی دوم را بررسی می‌کند. با سفر به سمت جنوب، در امتداد آب‌راه بزرگ منحرف می‌شود و به سوچو می‌رود. در اینجا او مزه‌‌ی اجرای یک هنر باستانی را می‌چشد که به حرکات نمایشی و شاعرانه مشهور است. سفرهای آنتونی او را باز هم به جنوب به شهر تاریخی ووشی می‌برد، جایی که او می‌فهمد نوازندگان چین باستان در صورت نامقبول بودن اجرایش با خطر گردن خوردن روبرو بوده‌‌اند.

برای بیشتر مردم شهر پکن، شهر ممنوعه است، اما در این قسمت از گوشه‌‌های پنهان شهر، راوی آنتونی مورس آشکار می‌سازد که خیلی بیش از آنچه چشم می‌بیند اینجاست. او رد محل دو پناهگاه بمب اتم را می‌گیرد که بخشی از آینده‌‌نگری تسه‌ دونگ برای ساخت یک شهر زیرزمینی غیرقابل‌نفوذ هستند؛ با استفاده از فناوری سه‌ بعدی شکوه واقعی کاخ تابستانی قدیمی را بازسازی می‌کند؛ مقبره‌‌ی فراموش‌ شده‌‌ی یک خواجه‌‌ی سلسله مینگ را می‌کاود و مجوز مخصوص ورود به یکی از قدیمی‌ترین مساجد جهان را دریافت می‌کند و با یک کللسیونر آثار قدیمی‌ به شکار عتیقه می‌رود