سلاح‌های آینده چقدر هوشمند خواهند بود؟ ریچارد مکوویکس عضو سابق یگان ویژه نیروی دریایی به جستجوی آخرین، هوشمندانه‌ترین و ترسناکترین فناوری می‌رود. اینها سلاح‌هایی هستند که می‌توانند تقریبا بدون کمک انسان اهدافشان را خودشان پیدا کرده و نابود کنند

در سپتامبر ۱۸۵۷ مسافران کاروان فنچر که از آرکانزاس به جنوب کالیفرنیا از جاده قدیم اسپانیایی می‌رفتند، در منطقه‌­ای آرام و زیبا بر بالای کوه­های جنوب غرب سرزمین یوتا و در ناحیه گریت بسین توقف می‌کردند و چادر می­ زدنند. این گروه که متشکل از بیش از ۱۲۰ مرد و زن و کودک سفید ثروتمند می‌­شود، در این منطقه توقف می­‌کنند تا گله خود را قبل از آخرین مرحله از سفر دشوارشان در بیابان استراحت دهند

در سپیده‌­دم دوشنبه هفتم سپتامبر، گروه فنچر با حمله­‌ای مواجه می‌­شود که ظاهرا از طرف بومیان قبیله پایوت است. پیشگامان مصمم در پشت واگن­های خود مستقر می­‌شوند تا با مهاجمان مقابله کنند. به مدت پنج روز، گروه فنچر در حالی که تعداد زیادی کشته و مجروح می‌­دهد، از موقعیت خود دفاع می­‌کند و تلفات سنگینی را بر دشمن ظاهرا بومی خود وارد می‌­کند. در نهایت در ۱۱ سپتامبر ۱۸۵۷، کاپیتان جان دی لی از شبه نظامیان محلی مورمن با پرچم سفید به سمت مدافعان مستاصل می‌­رود. او به آنها قول می­‌دهد اگر اسلحه­‌های خود را تحویل دهند و همراه شبه نظامیان او به شهر نزدیک سدار بروند از آنها در مقابل پایوت­ها محافظت می­‌کند. مهاجران در مقابل این پیشنهاد به دو گروه تقسیم می‌شوند، اما در نهایت با توجه به نبود آب، مهمات اندک و تعداد زیادی کشته و زخمی، قول لی در مورد حفاظت از آنها را می­‌پذیرند.

آنها توسط لی به سه گروه تقسیم می­‌شوند. کودکان و مجروحان در واگن­ها و زنان و مردان در پشت سر آنها به فاصله چند صد متری پیاده به راه می­‌افتند و لی دستور می‌­دهد. گلوله‌ای شلیک می­‌شود. اتفاقی که پس از آن می‌­افتد، کشتاری هولناک است که به تنهایی توسط بومیان انجام نمی­‌شود، بلکه مورمن­ها و تعدادی از متحدان پایوت آنها آن را موجب می­‌شوند.
۱۴۰ سال بعد و در آگوست ۱۹۹۹ بالاخره سکوت می­‌شکند و یک متصدی بیل مکانیکی که توسط مسئولین کلیسای مورمن برای تعمیر یک پایه در حال تخریب در محل چمنزارهای کوهستانی به کار گرفته شده است، یک گور دسته جمعی از ۲۸ قربانی را پیدا می­‌کند. استخوان­ها به دانشگاه یوتا برده می‌­شود و در آنجا یک مردم‌شناس قانونی به نام شانون نواک و تیم او کشفیات متحیرکننده‌­ای را انجام می‌­دهند. این اتفاق قبل از دستور فرماندار یوتا (از نوادگان یکی از قاتلان) مبنی بر دفن مجدد و فوری استخوان­ها رخ می‌دهد.
کشف دانشمند با داستان مورمن­ها در تناقض است. برای یک مخفی­‌کاری دیگر خیلی دیر است. ارواح چمنزارهای کوهستان صحبت کرده و نکاتی جدید را در مورد وحشیگری فراموش شده بیان کرده‌­اند. اکنون از طریق علم نواک و تحقیقات ویل بگلی و سالی دنتون داستان جدیدی ظاهر شده است. داستانی که مشخص می­‌کند مردان سفید و نه بومیان، قاتلان چمنزارهای کوهستان هستند و دستور کشتار دسته جمعی عظیم در ۱۱ سپتامبر توسط بالاترین مقامات مذهبی صادر شده است.

دو کشور به واسطه ی قرن ها جنگ و رقابت از یکدیگر جدا شده بودند و به وسیله ی 34 کیلومتری دریای آزاد پرخطر می خواهند به هم متصل شوند .
این یک ایده ی سیاسی افراطی بود . حفر یک تونل برای ایجاد ارتباط بین این دو . یکصد متر زیر بستر صخره ای دریا و میلیون ها پوند و زندگی هشتاد هزار حفرکننده ی تونل در خطر بود .
اگر این ایده عملی شود این تونل طولانی ترین تونل زیردریایی خواهد بود .
اما با طوفان های هولناک , آتش سوزی های مخروب و مشکلات اقتصادی تونل کانال از همان ابتدا با مصیبت و حادثه مواجه می شود

روزول مشهورترین پرونده‌ی مشاهده‌ی اجسام پرنده‌ی ناشناس در تاریخ آمریکا است و معتقدان به بشقاب‌پرنده‌ها را واداشته تا با پشتکار به دنبال یافتن سرنخ‌های کلیدی‌ای بگردند که احتمالاً در یکی از آرشیوهای سری دولت آمریکا پنهان شده است. ولی آیا ممکن است یک مورد مشاهده‌ی اجسام پرنده‌ی ناشناس با اسنادی غیر قابل انکار، در کانادا در دسترس علاقه‌مندان باشد؟

در شب چهارم اکتبر ۱۹۶۴ و در شهر دورافتاده‌ی شگ هاربر نووا اسکاتیا، دهها شاهد عینی، خلبان‌های یک هواپیمای مسافربری، ماهیگیران، نوجوان‌ها و افسران پلیس، چیزی را می‌بینند که به نظر، سفینه‌‌ای فرازمینی می‌آید که بر فراز سطح آب، حرکت می‌کند. برخی ادعا می‌کنند که شاهد فرو افتادن آن جسم در آب‌های ساحلی بوده و حتی صدای آن را شنیده‌اند. مسئولان دولت کانادا، نیروی دریایی، گارد ساحلی و پلیس را به محل اعزام کرده و پس از انجام یک تحقیق کامل دولتی ادعا می‌کنند هیچ نشانه‌ای از فعالیت‌های مشکوک پیدا نکرده‌اند. ولی آیا دولت از آنچه می‌گوید، بیشتر می‌داند؟
سوال‌های جذابی از این دست، دو محقق بشقاب‌پرنده را وامی‌دارد که خود دست به کار تحقیق شوند. آنها در حین تحقیق با اسنادی مواجه می‌شوند که ثابت می‌کند این پرونده هرگز نباید بسته می‌شده است.

زندان انفرادی، یک تشک و چهار دیوار لخت، محلی برای نگهداری بدترین متخلفین. ولی یک زندانی نمی‌تواند حرکت کند. چرا که مرده است و علامت‌های اسرارآمیزی در اطراف گردنش دیده می‌شود. اما چه کسی یا چه چیزی این مرد را در درون امن‌ترین زندان آمریکا کشته است