روم شرقی : درخشش و بیرحمی خرد و دسیسه. مسیحیت و خونریزی. امپراطوری روم شرقی چراغی راهنما بود با وجهی تاریک. تحت رهبری فرمانروایانی که با قدرت مطلقه حکمرانی می کردند و معمارانی که مرزهای عجایب مهندسی رومی را درمی نوردیدند، بیزانسی ها طولانیترین قناتهای دنیای قدیم را احداث نمودند و دیوارهایی بواقع شکست ناپذیر و یک کلیسای گنبد دار عظیم که در تقابل با قوانین طبیعی بود. اما بر دوش کشیدن میراث روم هزینه بردار بود امپراطوری بیزانس تمدن غالب در طول قرون وسطی بود. اما بعد از هزار سال فرمانروایی، شاهکارهای مهندسیش آنها را برملا نمود چرا که یک نور کهن در برق جنگ افزارهای جدید به خاموشی گرایید.
بریتانیا, امپراطوری خون و آهن : انگلستان این جزیرهی کوچک که زمانی تحت سلطهی فاتحان رومی بود، به پاخاست تا به یکی از بزرگترین و قدرتمندترین امپراطوریهای تاریخ بدل شود. گسترهی آن کل دنیا را دربرگرفت و هر قارهای را شامل شد و این مستند داستان این امپراطوریست
 
دنیای داوینچی : پس از سقوط روم، ایتالیا وارد خوابی تیره و تار شد. بالاخره در قرن یازدهم امپراطوری مقدس روم از فشار خود بر ایتالیا کاست و این کشور دوباره بیدار شد.
سپس یک دولت شهر خودگردان شکل گرفت و با وجود آفت ها و بلایای طبیعی مداوم، این جمهوری های کوچک، شهرهای خود را بازسازی کردند و ساخت و ساز را تا حدی پیش بردند که از زمان آغاز امپراطوری روم دیده نشده بود.
 
هخامنشیان : امپراتوری ایران یکی از اسرارآمیزترین تمدن های مهم جهان باستان به شمار می رود. این امپراتوری توسط کوروش کبیر، پادشاه هخامنشی بنا شد و با خط مشی ای مبتنی بر تحمل دینی و فرهنگی، نماد حاکمیت ایرانی شد.
پس از کوروش، امپراتوری او با حکمرانی داریوش اول که شهر پرسپولیس را به عنوان پایتخت حکومت خود بنا کرده بود، تا هند و یونان پیش رفت.
از میان دست آوردهای امپراتوری ایران، میتوان به موارد زیر اشاره کرد: سیستم نوینی برای مدیریت منابع آب که توسط ابزار بسیار ساده ای ساخته شده بود، یک راه صاف شده بین قاره ای با طول 2400 کیلومتری که امنیت سفرها را تضمین و ارتباط با سایر نقاط را امکان پذیر می ساخت،
کانالی که رود نیل را به دریای سرخ متصل می کرد و پایه کانال سوئز امروزی به شمار می رود، و آرامگاه هالیکارناسوس که یکی از عجایب هفتگانه جهان به شمار می رود.
ولی در اوج امپراتوری ایران، امپراتوری دیگری در آن سوی دریای مدیترانه در حال شکل گیری بود، امپراتوری یونان که مرکز حکومت آن در آتن بود. رقابت میان امپراتوری بلند پرواز ایران و امپراتوری رو به رشد آتن منجر به جنگی 30 ساله شد که با نام نبرد ایران شناخته می شود و نتیجه آن نبرد بزرگ، جهانی را که ما در آن زندگی می کنیم شکل داد.
چین : بزرگترین امپراتوریهای جهان شکل گرفته و از میان رفتهاند. تنها یکی از این امپراتوریها هنوز هم پابرجاست: امپراتوری چین. امپراتورهای چین تا قرنها، ارتشهای روستایی بیپایان خود را به خدمت گرفتند و به چنان دستآوردهای مهندسیای دست پیدا کردند که در تاریخ جهان همتا نداشت. طولانیترین آبراه جهان، سیستم آب رسانی پیچیده و مؤثر آن و نیروی دریایی قدرتمندی که از مجموع نیروهای دریایی تمام اروپا هم قدرتمندتر بود بخشی از این ابداعات بیسابقه چین باستان بهشمار می آید. ولی هیچ کدام به پای دیوار عظیم ۶۳۰۰ کیلومتری چین نمیرسند که هنوز هم به عنوان بلند پروازانهترین پروژه ساختمانی جهان محسوب می شود. حاصل این ترقیها، سقوطهای مرگآسای شگفتانگیز بود و سلسله پس از سلسله، قدرتشان را به خاطر غرور و طمع خود و به دست مردم از دست دادند.
یونان: عصر اسکندر : ۴۳۸ قبل از میلاد مسیح. کار ساخت معبد پارتنون به اتمام رسیده است. این شاهکار، بزرگترین دست آورد این قرن مهم برای مردم یونان به شمار می رود.
آنها دوران شکوفایی خلاقیتی را تجربه کرده اند که در تاریخ بشریت کم سابقه بوده است.
مردم یونان با رهبری حکومت آتن که اولین حکومت دموکراسی جهان به شمار می رود، به سطح جدید و قابل توجه ای از دست آوردها رسیدند.
هنر و فرم با مهندسی ترکیب شدند و حاصل آن، تعدادی از شگفت انگیزترین بناهای آن است.
نبوغ اندیشههای آنها خلاقیت جهان را تحت سلطه خود درآورده بود، ولی جاه طلبی ارضی یونان باعث جنگهای داخلی متوالی شد.
فقط آرزوی پیروزی و سلطه یک مرد لازم بود تا یونان را متحد کرده و جهان را به تصرف خود درآورد.
شاید بدون اسکندر کبیر، دوران طلایی یونان تنها یک پاورقی در صفحات تاریخ جهان می شد، ولی فتوحات اسکندر بهایی داشت.
دموکراسی آتن به پایان رسیده بود و دهها هزار نفر در جریان حملات بی رحمانه اسکندر به ایران و مصر کشته شدند.
کارتاژ، سرزمینی بود سرشار از فرصتهای تازه که 2000 سال قبل بنا نهاده شد.
پیشگامان این سرزمین با کمک ثروت، قدرت و جاهطلبی امپراتوری را پیریزی کردند که بیش از 600 سال بر سرزمینهای مدیترانه حکمرانی میکرد.
این کار با توسعه یکی از پیشرفتهترین نظامهای فنی دوران باستان که هم در کشورهای همسایه و هم در کشورهای دوردست بیمانند بود صورت گرفت.
قلب این امپراتوری در بندری عظیم با صدها کشتی جنگی واقع شده بود.
این کشتیها پیش قراول نیرومندترین ارتش دوران باستان بودند. اما ابرهای تیرهای در آسمان این امپراتوری در حال شکل گرفتن بود.
دشمنی سرسخت برای کارتاژها پیدا شده بود که می توانست شانه به شانه با آنها رقابت کند. ا
ابرقدرتی که جهان تا آن زمان نظیرش را ندیده بود… امپراتوری روم. از این ستیز تا پای مرگ، فقط یکی می توانست پیروز بیرون بیاید و دیگری تبدیل به ویرانه می شد.
مایا: امپراطوری مرگ : 4000 قوم باستانی مایا، این تمدن پر رمز و راز، در اوج شکوه خود بر سرزمینی به مساحت ۳۲۵۰۰۰ کیلومتر مربع واقع در بخشهایی از گواتمالا، مکزیک، هندوراس، السالوادور و بلیز حکومت میکرد. آنها که در ابتدا جمعیتی نسبتا کم از شکارچیان بودند، به بیش از ۴۰ دولت شهر در حال توسعه تبدیل شدند که در جنگلهای پرگیاه بارانی شکل گرفته بودند و سلسلههای متعددی از پادشاهان مقتدر بر آنها حکومت میکردند. قوم مایا بین سالهای ۲۵۰ تا ۹۰۰ پس از میلاد و با شکوفایی ابتکار خود، بدون استفاده از فلزات، حیوانات باربر و حتی چرخ، هرمها و معابد مرتفع، قصرهای مزین و سیستمهای هیدرولیکی پیشرفتهای را از خود به جای گذاشتند. آنها همه این کارها را برای خشنودی خدایان و تامین نیازهای جمعیت رو به رشد خود انجام میدادند.
روسیه : امپراطوری روسیه در اوج قدرت خود ۱۵ منطقه زمانی را پوشش می داد و از حدود ۱۶۰ قوم مختلف تشکیل شده بود و در یک ششم سطح خشکیهای زمین قرار داشت.
این امپراطوری در ابتدا از چند شاهزاده نشین کوچک تشکیل می شد و به کمک حاکمان بلندپرواز خود، به یکی از ابرقدرتهای شکست ناپذیر جهان تبدیل شد.
این رویاگرایان از همان ابتدا، امپراطوری روسیه را طراحی کردند و از فناوریهای خارجی برای بدست آوردن قدرت، تصرف اراضی و افزایش تجارت بهره بردند و نمادهای بزرگتری از پیشرفتهای امپراطوری روسیه را بنا کردند.
آزتک ها : این داستانی است پوشیده در افسانه و اسطوره. چگونه یک قبیله سرگردان و کوچنشین، بزرگترین امپراطوری آمریکا را فقط در طول ۲۰۰ سال طراحی و بنا کردند؟ تمدن آنها از نظر پیچیدگی و تکامل با تمدن روم رقابت می کرد. کانال ها٬ قصرها٬ اهرام و معبدها برای ستایش خدایانشان و شاهدی برای قدرت بشر بنا شده بودند. بزرگترین دستآورد آزتکها، پایتخت درخشان آنها بود که جویندگان اروپایی را شگفتزده کرد و آن را “ونیز دنیای جدید” نامیدند. اما عطش آنها برای قدرت و جاه طلبی، آنها را به سوی نابودی کشاند و سرانجام، در سریعترین زمان ممکن، تمدن آنها رو به نابودی کشاند.