قسمت 1 – هرمان ویلهلم گورینگ : در سال ۱۹۴۶، هرمان گورینگ، یکی قدرتمندترین چهرههای آلمان نازی، در دادگاه متفقین در نورمبرگ به مرگ با چوبهی دار محکوم شد. زمینهچینیها برای اعدام او در روز بعد انجام شد، اما گورینگ درقالب آخرین عمل مبارزهجویانهی خود، جلاد را فریب داد تا سرنوشتش را به دست خودش رقم زد. خودکشی او متفقین را شوکه کرد. اما این پرسش را هم پیش کشید که او چگونه توانسته در یک زندان فوقامنیتیِ سراپا محفوظ به کپسول سیانور دست پیدا کند. در این قسمت، به کنکاش در نظریههای پیرامون مرگ او خواهیم پرداخت. آیا کپسول را تمام مدت پیش خود داشت و آن را از بازرسیهای مفصل و همهجانبهی نگهبانان زندان پنهان کرده بود؟ یا اینکه از همان کسانی که قرار بوده از او نگهبانی کنند کمک گرفته بوده؟
قسمت 2 – یک جنایت حلنشده :در این قسمت نگاهی میاندازیم به قصهی تاریک و ترسناک اسکلت زنی ناشناس که درون درختی پوکیده در بیشهزار بیرمینگهام پیدا شد. با غورکردن در این راز، به کنکاش در ربط و نسبت زن درون درخت و حلقههای جاسوسی نازیها که در دل مناطق صنعتی بریتانیا کار میکردند خواهیم پرداخت. با مصاحبههایی با افراد مرتبط با پرونده، درمییابیم که هم بقایای جسد و هم اسناد پلیس از آرشیوها ناپدیده شده اند، اما کارشناسان بازسازی چهره شواهد را به هم متصل میکنند تا سرانجام چهرهای به زن اسرارآمیز درون درخت بدهند.
قسمت 3 – خواهرزادهی هیتلر : این واقعیت که جسد خواهرزادهی هیتلر، گِلی راوبل، را در سال ۱۹۳۱ در آپارتمانش یافتند، مثل پانویسی ناشناخته در میراث طولانی و خونین پیشوا باقی مانده است. تحقیقاتی که با شتاب انجام شد و بهسرعت خاتمه یافت، نتیجه گرفت که او با استفاده از تپانچهی داییاش خودکشی کرده است. اما بسیاری افراد درمورد این حکم رسمی ابراز تردید کرده اند و مدعی اند حقیقت را خود حزب نازی لاپوشانی کرده است. این قسمت به کنکاش در رابطهی عجیب و گاهی آزارنده میان هیتلر و گِلی میپردازد و در همان حال از طریق بازسازیهای دراماتیک، مصاحبه با کارشناسان، و اسناد پلیس، میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که آیا گلی به دست خودش جان داد یا اینکه قربانیِ تراژیکِ عواطفِ طاقتفرسای هیتلر بود.
قسمت 4 – وُلف رودیگر هس : یکی از اسرارآمیزترین اتفاقات جنگ جهانی دوم بود. در سال ۱۹۴۱، در اوج جنگ جهانی دوم، یک هواپیمای مِسِرشنیت آلمانی در ارتفاعات اسکاتلند سقوط کرد. خلبان آن از قضا کسی نبود مگر رودولف هس، قائم مقام پیشوا و مرد دستراست هیتلر. چرا آمده بود، با چه کسی ملاقات میکرد، و آیا واقعاً خودش در زندان اشپانداؤ به زندگی خود پایان داد؟ این برنامه با استفاده از بازسازیهای دراماتیک، تصاویر آرشیوی و مصاحبه با کارشناسان به کنکاش در نظریهها، توطئهها و واقعیات مرتبط با پرواز او میپردازد.
قسمت 5 -قاتل زنجیره ای در برلین : در همان حال که نازیها جنگی ویرانگر در سراسر اروپا به راه انداخته بودند، شبها در واگنهای شبکهی قطار اس-بان برلین کسی در کمین زنانی که سفر میکردند بود. طی خاموشیهای زمان جنگ، یک قاتل زنجیرهای از پوشش تاریکی، بهره میبرد تا در پایتخت سرزمین پدری حاکمیت رعب و وحشت برپا کند. این داستان واقعیِ تلاش عاجلِ پلیس آلمان برای گرفتن یک قاتل روانپریش بود. با استفاده از اصل اسناد پلیس، مصاحبه با کارشناسان و بازسازی دراماتیک، خواهیم دید چگونه کارآگاهان قتل عمد برلین جلوی ایدئولوژیهای رژیم نازی درآمدند که مانع از انجام تحقیقات میشد و اجازه میداد قاتل از تور بگریزد.
قسمت 6 – دوک ویندزو :وقتی تشکیلات بریتانیا، ادوارد هشتم- پادشاه خودرأیِ سابقِ بریتانیا- را در طول جنگ به عنوان فرماندار به جزایر باهاما فرستاد، امیدشان این بود که او دیگر دست از ایجاد شرمساری بیشتر برای خاندان سلطنتی بردارد. اما در سال ۱۹۴۳، قتل اسرارآمیز یکی از ثروتمندترین مردان امپراطوری بریتانیا، سر هری اوکس، زنجیرهای از اتفاقات به وجود آورد که سبب شد بسیاری فکر کنند دوک ویندزور ازاشتباهات خود درس نگرفته است. این قسمت نگاهی میاندازد به شایعات پایداری که دوک را متهم به دستداشتن در دسیسههای مالی غیرقانونی در رابطه با پولشویی برای نازیها و تأثیرگذاشتن بر نتیجهی یک محاکمهی قتل میکند.