ناجی بی زبان با زیرنویس فارسی – قسمت سوم

ا

naji-bizaban

 
توضیحات : این برنامه بر اساس داستانهای واقعی از افرادی است که امید خود را به زندگی از دست داده اند و آماده‌اند تا جان خود را از دست بدهند اما توسط حیوانات نجات پیدا می‌کنند. چطور ممکنه وقتی تپانچه خودتون را روی شقیقه قرار داده‌اید و آماده شلیک هستید یک حیوان نظر شما را عوض کند؟ و یا زمانی که فکر می‌کنید دارید آخرین نفس خودتان را می‌کشید٬ یاری یک سگ باعث نجات شما شود؟

 

نام مستند : ناجی بی زبان (i was saved)

نام این قسمت : قسمت سوم

زبان : انگلیسی (زیرنویس فارسی)
زمان : 45 دقیقه
کیفیت : HD 1080p – HD 720p (فوق العاده)
حجم : 265 – 518 مگابایت
فرمت : MKV

 

خلاصه داستان این قسمت
 
“مایا پایترز” دختری کوچک و مبتلا به نوعی بیماری ژنتیکی است که تنها ۲۰۰ نفر در دنیا مبتلا به آن هستند. افراد مبتلا به این بیماری معمولا ناچار به استفاده از لوله‌ی غذا یا زندگی تحت مراقبت دایمی می‌شوند، اما “مایا” بهبود شرایطش را مدیون سگ کوچکش است. زمانی که “مایا” چهار ساله بود، خانواده‌ی “پایترز” سرپرستی یک “جک راسل تریر” را به عهده گرفتند. “مایا” به شدت در صحبت کردن مشکل داشت، اما در نهایت تعجب، در اولین دیدار با “جک”، به آسانی سخن گفت. او و “جک” از آن به بعد، به دو دوست جدانشدنی تبدیل شدند. “جک” والدین “مایا” را از حملات تشنجی او آگاه کرده و حتی یک بار خود را زیر سر او قرار داد و از برخورد سر “مایا” به زمین پس از بی‌هوش شدن در اثر وقوع یکی از این حملات، جلوگیری نمود. “مایا” زندگی خود را مدیون “جک” است و خانواده‌ی او نیر همواره سپاسگزارش هستند.
 
“کریم روسر” در یکی از بدترین محلات کشور و در منطقه‌ای مملو از مواد مخدر، خشونت و گروه‌های تبهکار بزرگ شد. “کریم” در هفت سالگی در برنامه‌ی “کار برای سواری” را شرکت کرد و از آن پس، تمام وقت خود را در اصطبل‌های محل نگهداری اسب سپری کرد. او همانجا با “مکا هریس” آشنا شد. “مکا” تبدیل به الگوی “کریم” شد و رابطه‌ای نزدیک بین آن‌ها شکل گرفت. اما یک شب دزدی وارد خانه‌ی مادر “مکا” شد و او را همراه با مادرش به قتل رساند. “کریم” کاملا آشفته شد، تنها رسیدگی به اسب‌ها بود که باعث آرامش او می‌شد. “کریم” طی چند سال گذشته تبدیل به یکی از بهترین بازیکنان چوگان در کشور شده است. خود او می‌گوید: “این اسب‌ها زندگی من رو کاملا دگرگون کردند. توانایی‌هام رو بهم نشون دادن. نشون دادن چطور شخصی با شرایط من، در صورتی که فرصت کافی بهش داده بشه، می‌تونه موفق باشه.”
 
“مایا پایترز” با یک بیماری ژنتیکی نادر متولد شد و والدینش را به شدت نگران کرد. او دچار مشکل در تکلم بود و از حملاتی مرگبار رنج می‌برد. خانواده‌ی او تصمیم به برعهده گرفتن سرپرستی یک “جک راسل تریر” گرفتند که خیلی زود، ارتباط نزدیکی با “مایا” برقرار کرد. “جک” نه تنها به ارتباط بهتر “مایا” با دیگران کمک کرده، بلکه با آگاه کردن خانواده‌اش در هنگام بروز حملات، زندگی او را هم نجات داده است.
 
“کریم راسر” در هفت سالگی بلیت خروج از محله‌ی نامناسب محل زندگیش را پیدا کرد: او در یک اصطبل همراه با بهترین دوستش “مکا”، چوگان را فراگرفت. مدتی بعد “مکا” به قتل رسید و “کریم” هم از اسب‌ها برای کنار آمدن با این حادثه‌ی غم انگیز کمک گرفت. امروز شرایط “کریم” بسیار بهتر شده و او علاوه بر تحصیل در کالج، به یکی از بهترین بازیکنان چوگان کشور تبدیل شده است.
 
 
[/su_spoiler]
تماشای بخشی از این قسمت (کلیک کنید)
 
شما میتونید بخشی از این قسمت رو در آپارات مشاهده کنید

http://www.aparat.com/v/fVbiR
 

 
خرید لینک دانلود (کلیک کنید)
 
 
 
 


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *