تیمور : در قرن چهاردهم، یک رهبر قبیله ای بومی،به نام تیمور یکی از بزرگترین امپراطوری های جهان را ایجاد کرد، هدف اصلی‌اش خلق یک سلسله بود، دودمانی که برای نسل‌ها باقی بماند. در طی کشورگشایی، تیمور (که در غرب به نام تیمور لنگ کبیر شناخته میشود) مساجد و قصر های هیجان انگیز را بنا می کند، به متحدان خیانت و آن ها را اعدام می کند و همچنین مسئول مرگ بیش از 17 میلیون نفر است یعنی حدود 5 درصد جمعیت جهان. پس با دیوید آدامز همراه می شویم و ردپای مردی که به شمشیر اسلام شهرت داشته را از روستاهای قدیمی کوهستانی در ازبکستان تا سواحل دریای سیاه و دیوارهای دهلی دنبال می کنیم. دیوید به بررسی بناهای شگفت انگیزی که تیمور ساخته می پردازد و امیدها، اشتباهات و مصیبت های یک پدر برای ایجاد یک خاندان سلطنتی را نشان میدهد . و همچنین یک خانواده که می تواند در نهایت همه چیز را بخاطر جنگ داخلی، خیانت ، عیاشی و کشت و کشتار از دست بدهد.
ادگار : هزار سال قبل، انگلستان انگلوساکسون دائماً با تاخت وتاز وایکینگ‌ها تهدید می‌شد زمانی که ادگار پادشاه وسِکس در جنوب انگلیس شده بود.ادگار جاه‌طلب ، باور دارد که متحد کردن انگلستان تقدیر اوست و باید به جنگ بین پادشاهان بریتانیا پایان دهد. موفقیت سیاسی او در متحد کردن انگلستان با کمک همسرش،اِلفتریث انجام شد . اما دیوید آدامز کشف می کند که دلیل تلاش اِلفریث به تاج و تخت نشاندن پسرش است و نه ادوارد، پسر بزرگتر ادگار از ازدواج قبلی. در طی دو سال مرگ نابهنگام ادگار قلمرو پادشاهی او زمانی شروع به فروپاشی می کند که ادوارد، جانشین تایید شده اش ، توسط متحدان الفتریث کشته و پسرش اِتلرد صاحب تاج و تخت پادشاهی میشود. اما اتلرد جانشین مناسبی برای اداره ی قلمرو پادشاهی نیست . ترکیبی از قتل، خیانت و بی کفایتی خانواده ادگار موجب می شود تا یک جنگ سالار دانمارکی شاه بعدی انگلیسی شود.
آتیلا : آتیلا هون، به خاطر ویرانی ای که بر سر اقوام مسیحی اروپا آورده به تازیانه ی خدا معروف است. اما آتیلا خیلی بیشتر از یک جنگجوی سرکش بود. اما آتیلا بیشتر از یک جنگجوی وحشی که دشمنانش می دیدند بود.او خود را به عنوان یک استراتژیست نظامی، یک مغز متفکر سیاسی استثنایی، و یک معامله گر فوق العاده ثابت کرد. با این حال، پس از مرگ او، پسرانش بر سر تخت سلطنت با یکدیگر شروع به جنگیدن کردند بنابراین امپراطوریش طی پانزده سال کاملاً از بین رفت. در سقوط امپراطوری آتیلا دیوید آدامز در پی کشف داستان واقعی آتیلا و خانواده ناکارآمدش تلاش می کند. بنابراین دیوید آدامز از دشت مجارستان به دیوارهای مهیج قسطنطنیه یا استانبول امروزی، از میدان های نبرد در فرانسه به شهر رومی آکویلیا که توسط هون ویران شد و میدان قهرمانان در بلگراد سفر می کند ، داستان واقعی پنهان شده در پشت افسانه ها را فاش میکند.
درنتیجه دشمنی های مخرب خانوادگی منجر به سقوط امپراتوری شد.
شارلمانی : در زمانی که زندگی در سراسر قاره از لحاظ سیاسی از هم گسیخته و پر هرج و مرج است، یک مرد رویایی عظیم در سر دارد، همچنین با کاریزما و پشتکاری دارد که میتوانید رویایش را به واقعیت تبدیل کند.این مرد در تاریخ با عنوان شارلمانی، پادشاه فرانک ها و امپراتور رومیان شناخته شده است. دیوید آدامز،به سراسر اروپا سفر می کند تا نشان دهد که چگونه تدابیر جنگی متهورانه، رهبری عالی و برتری محض عددی، شارلمانی و ارتشش را به ترسناک ترین نیروی نظامی اروپای قرن هشتم تبدیل کرد.او طی سلطنت چهل و پنج ساله‌اش بیش از پنجاه بار لشگرکشی میکند.و در پایان حکومتش در سال 814 امپراتوری مسیحی واحدی را اداره می کند که وسعتش بیش از یک میلیون کیلومتر مربع است که شالوده ی امپراتوری مدرن است . با این حال دیوید نشان می دهد که جانشین امپراتور یعنی پسرش لویی پارسا، پادشاه جنگجو و قدرتمندی که بتواند امپراتوری را به خوبی نگه دارد نیست. در نهایت، لویی توسط پسرانش عزل می شود با جنگ در میان خود هر یک به دنبال سهم بیشتری از قدرت و شکوه، امپراتوری را متزلزل می کنند. این دشمنی خانوادگی باعث میشود یک نبرد خونین اتفاق بیفتد که در آن 40000 نفر کشته میشوند و و معاهده ای شکل بگیرد که اروپا را به سه بخش مساوی بین سه برادر تقسیم کند و این یعنی پایان امپراتوری شارلمانی است.
