قسمت 1 : در این قسمت از برنامهی «وسواسیها»، اولین داوطلب «کلیر» نام دارد. او ۴۵ سال دارد، آرایشگر و اهل لندن است که ۲۲ ساعت در طول هفته را به تمیز و مرتب کردن خانه یک خوابهاش میگذراند.
وسایل تمیزکاری او عبارتند از چهار جاروبرقی، خلال دندان و نخ دندان! او از خلال دندان برای تمیز کردن داخل برخی وسایل و از نخ دندان برای تمیز کردن دستگیرهها استفاده میکند.
او همچنین از سشوار حرفهای آرایشگاه برای تمیز کردن گرد و غبار در خانهاش استفاده میکند. اما بزرگترین مشکل او در حقیقت توالتها هستند. «کلیر» روزی دوبار توالتهای خود را با وسواس زیاد تمیز میکند و از اینکه توالتاش تمیز است اعتمادبهنفس زیادی میگیرد.
در این برنامه، «کلیر» به دیدن یک مدل موی بازنشسته به نام «چارلی»، ۶۷ ساله از «همپستد»، میرود. اما «چارلی» کیست: «چارلی»، نزدیک ده سال است که خانهی دو خوابهاش را تمیز نکرده است. او در برگرفروشی محله از دوستانش پذیرایی میکند اما درخانهاش هرگز! او پیش از این رفتهگر بوده و هرگز چیزی را از خانهاش بیرون نمیاندازد!
دومین داوطلب این برنامه، «اندی» سی ساله از «لستر» انگلستان است. او ممکن است تا روزی دوازده ساعت را در روز به تمیز کردن خانهی دو اتاق خوابهاش بگذراند تا مطمئن شود که همه چیز در بهترین شرایط است.
اختلال وسواس فکری و عملی در او تشخیص داده نشده است بلکه به علت رفتارهای غیرعادیاش تحت درمان قرار دارد. او علاقه دارد وسایل خانهاش را به تعداد دفعات زوج تمیز کند و شستوشو ممکن است تا روزی چهار ساعت از وقت او را بگیرد.
او خیلی دوست دارد تا با دوستانش معاشرت کند، اما وقت چندانی برای این کار ندارد و نگرانی اصلی او این است که چیزی در خانهاش کثیف مانده باشد.
حالا «اندی» قرار است به یک سفر دویست کیلومتری برود تا به شخصی که از نظر اهمیت دادن به تمیزی درست در نقطهی مقابل او قرار دارد، کمک کند: «ایان»، ۵۱ ساله، یک کلکسیونر و علاقهمند به تاریخ از «کولچستر» است. خانهی دو اتاق خوابهی او پر است از چیزهای مختلف شامل: ۱۰۰۰ قطعه شیء ارزشمند. او مجرد است و بیشتر وقت خودش را بیرون از خانه میگذراند و همین سبک زندگی باعث شده تا خانهی او بههمریخته و نامرتب باشد. آیا «اندی» میتواند به «ایان» کمک کند یا حتی سبک زندگی او را تغییر دهد؟
قسمت 2 : در این قسمت از برنامهی «وسواسیها»، اولین داوطلب، یک مادر مجرد به نام «جما» است که شغلش آرایشگری است. او سی سال دارد و اهل «هرتفوردشر» در شرق انگلستان است.
او از وسایل نظافتش، از همه بیشتر جاروبرقی را دوست دارد و روزانه دوازده ساعت از وقتش را به نظافت خانه اختصاص میدهد و ۱۴۰ نوع آنتی باکتریال را برای تمیز نگهداشتن خانهی دو اتاق خوابه خودش، استفاده میکند.
حتا دوستان نزدیک «جما» هم در خانهاش احساس راحتی نمیکنند و علاقهای به استفاده از دستشویی او ندارند. «جما» دستشویی خانهاش را «تخت شاهی» مینامد و پس از هر بار استفاده، آن را با بلیچ تمیز میکند.
در این برنامه او به «جیم» اهل «کنت»، پدر دو فرزند که از همسرش جدا شده، کمک میکند. جیم در یک خانهی چهارخوابه زندگی میکند که یک تراس هم دارد. عشق او به ماشین باعث شده تا همهی اتاقهای خانهی او و حتا پارکینگ ماشینهایش نیز با بیش از ده تن خرتوپرت که او در طی ده سال گذشته جمعآوری کرده، پر شود.
علاقهی اصلی او به لباس و زیورآلات زنانه است. او دوست دارد در خانه لباس زنانه بپوشد و با کفش پاشنهبلند راه برود. «جیم» از بازارچههای محلی بیش از سه هزار دست لباس زنانه، ۲۵۰ جفت کفش و تعداد زیادی کلاه گیس تهیه کرده و احساس میکند بیشتر چیزهایی که او دارد بخشی از یک کلکسیون هستند و نمیتواند به هیچکدام از آنها به اصطلاح دست بزند یا به کسی اجازه بدهد تا بدون حضور او خانهاش را تمیز کند!
اما حالا با توجه به روحیات «جیم» و در حالی که تقریبا در زیر انبوهی از خرتوپرتها مدفون شده، آیا «جما» اصلا میتواند به او در مرتب کردن خانهاش در طی تنها چهار روز کمکی بکند؟
دومین داوطلب این برنامه «انجی» نام دارد که یک مادربزرگ ۶۲ ساله است. او هر روز چهار ساعت از وقت خودش را صرف تمیز کردن خانه سه اتاق خوابهاش در «همپشایر» انگلستان میکند. او با آنکه زانوهای چندان سالمی ندارد، روزی دوبار کف زمین را نظافت میکند: یک بار صبح و یک بار شب.
او به جاروبرقیاش علاقه زیادی دارد و اسم آن را گذاشته «عزیز دل»! او با جاروبرقیاش وقت بیشتری را میگذراند تا با شریک زندگیاش به نام «مایکل»!
حالا «انجی» قرار است به «برایان» ۷۷ ساله در تمیز کردن خانهاش کمک کند. او در یک خانه سه خوابه با دو سگ و ۳۷ جغد زندگی میکند. عشق و علاقه او به حیات وحش همه وقت او را میگیرد و از هنگامی که همسرش درگذشته بیتوجهی او به نظافت و کارهای خانه بیشتر شده. او حالا چهار بچه جغد را در اتاق نشینمن خانهاش نگهداری میکند. «برایان» خیلی قدیمی و سنتی فکر میکرده و اعتقاد داشته تمیز کردن خانه از وظایف زن است و این در حالی است که این عقیده کهنه او توسط «انجی» با افکار مدرنتر به چالش کشیده خواهد شد. اما آیا او میتواند به هراسش از پرندهها غلبه کند؟
در ادامه این برنامه همچنین با «هیلی» آشنا خواهیم شد. او مادر سه فرزند است که اختلال وسواس فکری و رفتاری او در سال ۲۰۰۷ تشخیص داده شد. او تا اندازهای به تمیزی خانهاش علاقهمند است که هر روز یک بطری مایع سفیدکننده مصرف میکند.
در این برنامه او با افرادی دیدار میکند که آنها هم به تمیزی خانههایشان به شکل وسواس گونهای علاقه دارند.
قسمت 3 : در این قسمت از برنامهی «وسواسیها»، اولین داوطلب، «کرن» نام دارد. «کرن» یک آرایشگر ۴۴ ساله و اهل «وارینگتون» است. او در هفته پنجاه پوند برای خرید مواد تمیزکننده هزینه میکند و حداقل چهار ساعت در روز وقتش را به کار نظافت اختصاص میدهد.
پسرش «ریکی» نیز باید قوانین تمیز و مرتب بودن را به خوبی در خانه اجرا کند و حتا گربهی آنها «کلودیا» نیز از این قاعده مستثنا نیست.
در این برنامه قرار است «کرن»، چهار روز را در خارج از خانهاش و به دور از استانداردهای تمیزیاش سپری کند تا به شخصی به نام «لیندا» کمک کند. «لیندا» ۶۵ ساله است و به همراه پسر ۲۴ سالهاش «مت» زندگی میکند.
آنها از ۹ سال پیش که به این خانه اسبابکشی کردند تا به حال، خانهشان را تمیز نکردهاند. در میان خرتوپرتهایی که در خانهی آنها تلنبار شده، ظروفی که بیش از یک ماه است شسته نشدهاند، پنیر فاسد شده و محصولات غذایی تاریخ مصرف گذشته از دههی نود میلادی و … به چشم میآیند.
اما آیا «کرن» میتواند کاری کند که «مت» و «لیندا» دوباره خانهی تمیز و مرتبی داشته باشند؟
داوطلب بعدی این برنامه یک مکانیک ۲۷ ساله به نام «جیمی» از «سامرست» است که به اختلال وسواس مبتلا است. او به شکل افراطی از مواد سفیدکننده استفاده میکند تا حدی که هر بار چشمهایش را میسوزاند! او که یک مرد خانوادهدار است، هر روز دو ساعت از وقت خودش را به تمیزکاری اختصاص میدهد. او پیش از آنکه از خانه خارج شود، ۱۶ بار درها را کنترل میکند.
حتی اتاق بازی پسرش، «مارلی»، نیز به شکل غیرمنتظرهای منظم و مرتب است و همسرش، «بکی» نیز هیچ وقت اجازه ندارد چیزی را کف آشپزخانه بگذارد.
در این برنامه قرار است تا «جیمی» به «میک»، اهل شمال لندن کمک کند. «میک» به همراه سگ «جک راسل تریر» خود به نام «زورو» در یک خانهی یک اتاق خوابه زندگی میکند؛ خانهای که پر شده از اشیاء مختلف به ویژه قطعات الکترونیکی.
او ۶۸ سال دارد و قبلا در ارتش کار میکرده و از زمان ترک ارتش تا به حال از گورستانهای اتوموبیل و هر جای دیگری که ممکن بوده، ابزارهای الکتریکی جمعآوری کره و در خانهاش روی هم انباشته کرده. هماکنون همهی فضای خانهی او پر از وسایل شده و او مجبور است در اتاق نشینمن غذا بخورد و همانجا هم بخوابد.
اما آیا «جیمی» میتواند به آسانی موافقت «میک» را برای جابهجا کردن لوازماش بهدست بیاورد؟
قسمت 4 : این هفته در برنامهی «وسواسیها»، اولین داوطلب «کلیر» نام دارد. او ۳۷ ساله و اهل «برنلی» است و نمیتواند بینظمی و کثیفی را تحمل کند.
خانهی کوچک او جایی است که هیچ نوع آلودگی و گرد و خاک در آن دیده نمیشود. او هر شب برای تمیز و مرتب کردن اتاق خوابش دو ساعت وقت صرف میکند. هنگامی که نوبت به پختوپز میرسد اجاق خوراک پزی او بینقص به نظر میرسد و دلیلش هم این است که هیچگاه از آن استفاده نشده است.
حالا او قرار است در این برنامه، در یک مسافرت ۳۲۰ کیلومتری به «هرتفوردشر» برود تا به دو فرد بازنشسته که سبک زندگی متفاوتی دارند کمک کند.
کسانی که «کلیر» قرار است به آنها کمک کند، «راجر» و «سو» نام دارند که هر دو بازنشسته هستند و سبک زندگیشان به اصطلاح «راکاندرول» است. آنها دوست دارند بیشتر وقت خود را بیرون از خانه بگذرانند چون داخل خانه جای چندانی حتا برای ایستادن هم وجود ندارد!
«راجر»، موزیسین هفتاد سالهای است که خانهاش پر شده از وسایل موسیقی، گیتارها، لباسها و خرتوپرتهایی که در طی ۲۰ سال مانند کوه روی هم انباشته شدهاند. با وضعیت آشفتهای که خانهی او دارد آیا «کلیر» میتواند دوباره نظم را به خانهی او بازگرداند؟
داوطلب بعدی این هفته، «لین» ۶۶ ساله، مدیر بازنشسته باغ مرکزی اهل «بدفوردشر» است که در تمیز کردن خانه سرعت عمل زیادی دارد. او میتواند در کمتر از یک ساعت خانهی دو خوابهی خود را نظافت کند. او علاقهی وسواسگونهای به تمیزی دارد و همکاران سابقاش به او لقب «ستمگر» داده بودند. او یک کمالگرا است و هر روز خانهاش را جارو میزند و اعتقاد دارد هیچ بهانهای برای تمیز نبودن خانه پذیرفتنی نیست.
حالا «لین» میخواهد برنامهی سفت و سخت تمیزکاری خود را رها کند و ۲۱۰ کیلومتر راه را طی کند تا به دیدن «مارک» ۵۲ ساله برود. «مارک» رانندهی کامیون است و از اینکه اوقات زیادی را دور از خانه سپری میکند بسیار راضی است!
او پنج روز در هفته را در کامیوناش زندگی میکند. در خانهی او عنکبوتها به راحتی زندگی میکنند. البته در خانهی او تنها عنکبوتها زندگی نمیکنند بلکه او مستاجری هم به نام «کارل» دارد. البته روش «کارل» هم در تمیز کردن خانه تفاوت چندانی با «مارک» ندارد و آنها ۱۵ سال است که خانه را تمیز نکردهاند. خانهی آنها پر از خرتوپرت و آشغال شده تا حدی که یک گربهی وحشی هم در آنجا زندگی میکند.
با این اوصاف آیا «لین» خواهد توانست به وضعیت آشفتهی خانهی آنها سر و سامان دهد و به آنها در پاکیزگی خانهشان کمکی بکند؟
قسمت 5 : اولین شرکتکنندهی این هفته در برنامهی «وسواسیها»، «دن» نام دارد. او یک کارمند ۲۳ ساله و اهل «ناتینگهام شایر» است که ۳۰ ساعت را در هفته با دقت و وسواس زیاد مشغول تمیز کردن خانهی دوخوابهاش است. «دن»، ماهی یک بار صندلی توالتاش را تعویض میکند و گربههایش هم مجبور هستند هفتهای دو بار حمام ضد کک بگیرند!
در این برنامه قرار است او ۳۰۰ کیلومتر مسافرت کند تا با دو نفر دیگر که نگاهشان به زندگی با او متفاوت است آشنا شود.
«شارلوت» ۲۲ و «دام» ۲۳ ساله اهل «پورتسمات»، بیش از یک سال است که در خانهی یک خوابهی اجارهای به همراه گربهشان «گراهام»، زندگی میکنند. آنها در این مدت حتا یک بار هم خانهشان را تمیز نکردهاند!
«شارلوت» یک مسئول پذیرش تماموقت است و دوست پسرش «دام»، کارمند مدیریتی یک رستوران است.
شارلوت میگوید که نظافت خانه برای آنها به هیچ عنوان اولویت ندارد و وقت زیادی از آنها میگیرد. او عقیده دارد به جای وقت گذاشتن برای نظافت خانه، کارهای مفیدتری مانند تماشای تلویزیون میتوان انجام داد.
اما به هر حال حالا آنها تصمیم گرفتهاند که به زندگی در بینظمی پایان دهند. آیا «دن» خواهد توانست عادات آنها را تغییر دهد؟
شرکتکنندهی دیگر این هفته، یک مادر ۲۸ سالهی خانهدار، اهل «ناتینگهام» به نام «آنجلا» است. او سه فرزند دارد و هر روز ۵ ساعت از وقتش را به تمیزکاری اختصاص میدهد. علاقه او به تمیزی باعث میشود تا هفتهای سه بطری مایع سفیدکنننده مصرف کند.
وسواس او به تمیزی به حدی است که حتا باغ خانهاش هم باید بینقص به نطر برسد! بنابراین تصمیم گرفته تا چمنهای باغش را با چمن مصنوعی جایگزین کند تا بتواند به راحتی هفتهای یک بار آنها را جارو بزند.
«آنجلا» خانهاش را با «مشت آهنین» اداره میکند. سختگیری او تا آنجاست که شوهرش حق ندارد در کاناپهی مخصوص مهمان بنشیند و به جای آن باید به نشستن روی زمین عادت کند!
در این برنامه قرار است او مسافت ۱۶۰ کیلومتر را تا شمال انگلستان طی کند تا به یک زن مطلقه به نام «لورن» که نگاه متفاوتی به زندگی دارد کمک کند. او در یک خانهی چهار خوابه زندگی میکند و از پنج سال پیش که بچههایش او را ترک کردهاند در این خانه با دو گربهاش زندگی میکند.
برای داشتن تصویری از وضعیت خانه او کافی است تا در نظر بگیریم که او دو سال است آشپزخانهاش را تمیز نکرده! پس از خروج فرزندانش او اتاق اضافه را به محلی برای جمعآوری خاطرات ۲۶ سالهاش تبدیل کرد!
او نگران سلامتیاش است و به همین خاطر مدتهاست تمیز کردن آشپزخانهاش را متوقف کرده تا از مصرف مواد تمیزکنندهی شیمیایی خودداری کرده باشد! او آخرین بار دو سال پیش اتاق خانهاش را تمیز کرد.
با همهی اینها آیا «آنجلا» میتواند در مدت کوتاهی خانه او را تمیز کند و از آن مهمتر سبک زندگی «لورن» را تغییر دهد؟
قسمت 6 : اولین داوطلب این برنامه، «آماندا» نام دارد که مادر دو فرزند و اهل «اسکس» انگلستان است. این زن، یک مدیر است و هفتهای ۶۰ ساعت بیرون از خانه کار میکند اما با اینوجود هفتهای ۲۰ ساعت را هم در خانه به نظافت مشغول است. او حتا از بچههایش «آملیا» هفت ساله و «لیام» شش ساله هم انتظار دارد که تمیز و مرتب باشند. به خصوص وقتی که موضوع بهداشت بچهها در میان باشد، او بسیار سختگیر میشود و از بچهها میخواهد حداقل هفتهای یک بار حمام آنتی باکتریال بگیرند.
حالا «آماندا» قرار است به «جانین»، ۳۱ ساله که دو فرزند دارد و او هم اهل «اسکس» است برای نظافت خانهاش کمک کند. «جانین»، تقریبا پنج سال است که خانهاش را نظافت نکرده. او به نظافت خانه اهمیت نمیدهد اما درمورد وسایل بچههایش بسیار حساس و سختگیر است. مادر «جانین» خیلی وسواسی بوده و حالا «جانین» درست برعکس مادرش شده!
داوطلب بعدی «مارک» ۴۸ ساله، یک نظافتچی از «لستر» انگلستان است که مدعی است وسواس تمیزی در خون اوست. او بیش از ۸۰ ساعت در هفته به تمیز کردن، هم در محل کار و هم در خانهاش اختصاص میدهد. او علاوه بر اینکه وسواس تمیزی دارد نسبت به هماهنگ بودن رنگها در خانهاش نیز خیلی حساس است.
«مارک» برای تمیزی قواعدی دارد که آنها را به شکل نوعی آیین اجرا میکند؛ مثلا فقط از روی کاشیهای سیاه راه میرود و برای آنکه از کثیف شدن فرش جلوگیری کند، روی آن راه نمیرود و یا مثلا برای جلوگیری از کثیف شدن پلهها از کنارهی آنها راه میرود.
در این برنامه «مارک» قرار است به «آوریل»، ۵۸ ساله کمک کند. خانهی دو خوابه «مارک» در «چیزویک» لندن، با اشیاء فراوانی که بیش از یک دهه است بر روی هم انباشته میشوند، پر شده. او به طرز غیرقابل کنترلی به خرید کردن علاقه دارد و بیش از پنج سال است که خانهاش را نیز تمیز نکرده.
آیا افرادی که وسواس تمیزی دارند میتوانند عادتهای افرادی را که کثیف و نامرتب هستند، تغییر دهند؟
قسمت 7 : اولین داوطلب این هفته «اندی»، ۴۶ ساله، یک مدیر تجاری از «ریگیت» است. او با وسواس زیاد پس از هر بار استفاده از حمام و آشپزخانه، آن را میشوید. از ویژگیهای دیگر او آن است که هر روز علفهای هرز حیاط خانهاش را میزند. او حتا پسر شش سالهاش را مجبور میکند تا اسباببازیهایش را بشوید!
در این برنامه «اندی» قرار است به «هیلی»، ۵۲ ساله از «ساری» انگلستان برای تمیز کردن خانهاش کمک کند. او از هشت سال پیش تا به حال خانهاش را تمیز نکرده! و از سال ۱۹۹۰ تا حالا مایکروویو خانهاش را نیز تمیز نکرده و حالا امیدوار است «اندی» در تمیز کردن آن به او کمک کند.
از طرف دیگر «اندی» میخواهد که «هیلی» حالا درک کند که در این سالها چه قدر از تمیز کردن خانهاش غفلت کرده و بتواند شیوهی زندگیاش را تغییر دهد.
داوطلب بعدی «چارلی» ۳۴ ساله از «هیستینگز» انگلستان است که یک طراح باغ است. چارلی شیوه و تفکر مینیمالیستی دارد. او طرفدار این طرز فکر است که میگوید: «کمتر، بیشتر است». «چارلی» میخواهد همیشه همه چیز دقیقا سر جای خودش باشد و کوچکترین بینظمی را نمیتواند بپذیرد.
یکی از چالشهای او این است که میخواهد هر روز کف خانهاش تمیز باشد، برای همین مجبور است هر روز آن را رنگ بزند.
در این برنامه «چارلی» به «آنتونیته»، ۶۹ ساله از «دورست» که قبلا در کار تجارت بوده کمک میکند. این زن به معنای واقعی کلمه عاشق خرید آنلاین است درحالیکه حتا گاهی برای چیزهایی که میخرد جای کافی هم در خانهاش ندارد.
چالش «چارلی» این است که نظم و ترتیب را به خانهی بههمریختهی «آنتونیته» برگرداند. اما «آنتونیته» نمیخواهد از هیچکدام از وسایلش جدا شود و ایدهی «کمتر، بیشتر است» او را هم قبول ندارد…
قسمت 8 : اولین داوطلب این برنامه «کری» از «اسکس» انگلستان است. او یک مدل ۳۴ ساله است و همچنین به عنوان یک کمک پیراپزشک هم کار میکند. او از همسرش جدا شده و ۵ فرزند دارد. «کری»، بچه هایش را در خانه خیلی تمیز نگه می دارد و اگر آن ها خانه را کثیف کنند، به سرعت آن را تمیز می کند. «کری» نشینمن خانه اش را روزی ۵ بار تمیز می کند و عاشق بوی وایتکس است!
حالا قرار است «کری» به یک مادر مجرد به نام «ویکی» برای تمیز کردن خانهاش کمک کند. «ویکی» یک بچه سه ساله دارد. او رسیدگی به کارهای خانه را بسیار کسل کننده میداند و بیشتر وقت خودش را با پسرش میگذراند. نتیجهی علاقه نداشتن به کارهای خانه این شده که حالا چهار سال است خانه و حتا دستشوییهای خانهاش را هم تمیز نکرده و به بچهاش اجازه نمیدهد از آن استفاده کند. خانهی «ویکی» خیلی بهمریخته و نامرتب است و اسباببازیهای بچه و اشیاء مختلف، همه جا کف خانه ریختهاند.
داوطلب بعدی که اختلال وسواس فکری و عملی در او تشخیص داده شده «تینا» است. او دوست دارد همیشه و در همه حال، خانهاش مرتب باشد. وسواس او به حدی است که سه سال است در قفسههای خانهاش چیزی نمیگذارد تا بهمریخته به نظر نرسند. او از تزیینات خوشش نمیآید و اشیاء کمی در خانهاش نگه میدارد. «تینا» هر روز همه چیز را میشوید و لباسهایش را هر روز اتو میکند.
در این برنامه «تینا» قرار است به «مایک» برای تمیز کردن خانهاش کمک کند. «مایک» ۶۴ ساله است و قبلا تحلیلگر بوده. خانهی او پر از خرت و پرت، کاغذها و اشیاء مختلفی است که همه جای خانه پخش شده. «مایک» علاوه بر اینکه خانه شلوغ و نامرتبی دارد، برخی لوازم و اشیاء عجیب و غریب هم در آن نگه می دارد. یکی از دوستانش گفته که «مایک» در گذشته زندگی میکند و نمیتواند چیزی را دور بیندازد…
در این برنامه خواهیم دید که وسواسیها چطور میخواهند این خانههای واقعا کثیف را تمیز کنند! آیا آنها موفق میشوند سبک زندگی صاحبان این خانهها را تغییر دهند؟
قسمت 9 : در این برنامه تمیزکنندههای وسواسی با بعضی از صاحبان خانههای بسیار کثیف و بهمریخته در سری اول و دوم این برنامه دیدار میکنند و از خانههای آنها بازدید میکنند. آیا آنها دوباره به سبک و سیاق گذشتهشان برگشتهاند یا اینکه سبک زندگیشان واقعا تغییر کرده؟
علاوه بر آن در این برنامه با چند تمیزکنندهی وسواسی دیگر نیز آشنا میشویم؛ کسانی که خانههایشان را فقط موقع سال نو، خانهتکانی نمیکنند بلکه همیشه خانههایشان را تمیز نگه میدارند. در این برنامه با «لینزی» ۳۶ ساله آشنا شویم. در او اختلال وسواس تشخیص داده نشده اما او کسی است که خانهاش را تا روزی ۲۰ بار تمیز میکند. «لینزی» همه چیز، حتا وسایل و لوازم تزیینی را قبل از استفاده، با مواد تمیزکننده و آب جوش و …تمیز میکند.
«مارک»، ۴۷ ساله است. با وجود آنکه در او اختلال وسواس، تشخیص داده نشده اما او در هفته ۵۰ ساعت را به تمیز کردن خانهاش اختصاص میدهد و وسواس زیادی به تمیز بودن وسایل خانهاش به ویژه پردهها دارد.
«آماندا» ۳۱ ساله از «اسکس» انگلستان نفر بعدی است که با او آشنا میشویم. «آماندا» هم با وجود آنکه به اختلال وسواس مبتلا نیست، اما هر روز ۴ ساعت از وقتش را به دور کردن میکروبها از خانهاش و تمیز کردن آن اختصاص میدهد. او هر سال یک درخت کریسمس جدید میخرد چون نمیخواهد برای سال جدید روی آن گرد خاک نشسته باشد…