قسمت 1 : غولها… فرازمینیهای خاکستری… و مردانی با قدرتهای خدایی
در طول تاریخ، داستانهایی دربارهی موجودات عجیبوغریبی که هرگز روی زمین وجود نداشتهاند، گفته شده. آیا ممکن است همهی اینها فراتر از استورهها و واقعی باشند؟
نیاکان ما موجوداتی را توصیف کردهاند که از بهشت روی زمین فرود میآمدهاند و بالهایی مانند پرندهها داشتهاند، آیا همهی اینها شواهدی است بر اینکه فرشتهها و موجوداتی از این گونه، در حقیقت همان فرازمینیها بودهاند؟
آیا هزاران سال پیش واقعن غولها روی زمین راه میرفتهاند؟ و اگر اینطور است، آیا ممکن است آنها از جهان دیگری آمده بوده باشند؟
یا شاید هم غولها در حقیقت حاصل تجربه و آزمایش فرازمینیها روی «دی.ان.ای» ما انسانها بودهاند؟
آیا ممکن است جمجمههای عجیبی که در چندین قاره کشف شده، شاهدی باشند از اینکه موجودات فرازمینی- آنطور که نظریهپردازان فضانوردان باستان میگویند- قصد داشتهاند انسان را شبیهسازی کنند؟ یا شاید هم این جمجمهها متعلق به خودِ فرازمینیها است؟
آیا ممکن است در تاریخ باستان نشانهها و رمزهایی وجود داشته باشد که نشان دهد فرازمینیها از زمین بازدید کردهاند؟
اگر اینطور است، آیا آنها آمده بودند تا تاریخ گذشتهی انسان را شکل دهند یا آیندهی او را؟
آیا آنها به نفع ما عمل کردهاند یا به ضرر ما؟ آیا ممکن است فرازمینیها «دی.ان.ای» خودشان را با «دی.ان.ای» انسان نرکیب کرده باشند تا نژاد بشر را تغییر دهند؟
قسمت 2 : کامپیوتری که ۲۰۰۰ سال قدمت دارد… نیروگاه داخل هرم بزرگ… و ماشین زمان نازیها با ریشههای کهن
در سراسر جهان وسایل و ساختههایی وجود دارد که شاهدی است بر وجود تکنولوژی پیشرفته در گذشتههای دور. آیا ساخت این وسایل حاصل قدرت تخیل نیاکان ما بوده یا پیشینیان ما به تکنولوژی فرازمینیها دسترسی داشتهاند؟
آیا مصریان باستان قادر به تولید الکتریسیته بودهاند؟ آیا مقبرههای سلطنتی با لامپهای الکتریکی روشن نگه داشته میشدهاند؟ آیا سران عالیرتبهی نازیها به طور مخفیانه توانسته بودند نوعی ماشین سفر در زمان بسازند که پس از شکستشان در اروپا بتوانند با آن فرار کنند؟ آیا «تابوت عهد» نوعی سلاح صوتی بوده؟
بسیاری از اسرارآمیزترین وسایل و ابزارهای جهان، از هزاران سال پیش در دسترس بودهاند. آیا ممکن است این وسایل اسرارآمیز با کمک فرازمینیها ساخته شده باشد؟ اگر اینطور است، آیا به کمک آنها میتوان از آینده با خبر شد؟ و آیا میتوانیم دوباره با اجداد فرازمینیمان ارتباط برقرار کنیم؟
قسمت 3 : فرهنگهای باستانی زیادی در سراسر جهان دربارهی اشیاء ناشناس پرنده در آسمان صحبت کردهاند. اما آیا این داستانها تخیلی هستند یا مردمی که هزاران سال پیش زندگی میکردهاند، در حقیقت فرازمینیهایی را میدیدند که با سفینههایشان از آسمان بر روی زمین فرود می آمده اند؟ حقیقت چیست؟
در کتاب «حزقیال»، پیامبر اربهی آتشینی را توصیف میکند که چرخهایش چرخدندههای زیادی داشته و توسط فرشتگان کشیده میشده.
در متنهای باستانی اتیوپیایی، شاه سلیمان از اسرائیل به ملکهی سبا، یک قالیچهی پرنده داده و خودش هم با آن بر فراز خاورمیانه پرواز کرده. استورههای چینی هم توضیح میدهند که «هوانگ دی» (خدای زرد)- و اولین امپراتور چین- از شکم اژدهایی بیرون آمده که نفس آتشین داشته…
آیا اشاره به این ارابههای آتشین، قالیچههای پرنده، و اژدهای آتشین ممکن است در حقیقت برداشت نادرست انسانهای زمینی از تکنولوژیهای پیشرفتهی فرازمینیها بوده باشد؟
آیا ممکن است حقیقت این باشد که سفینههای فرازمینیها هزاران سال در آسمان زمین پرواز کرده باشند؟
به راستی اجداد ما در داستانهای باستانی چه چیزی را توصیف کردهاند؟
قسمت 4 : در سرتاسر جهان، سازههای عظیمی وجود دارند که باستانشناسان را متحیر و سردرگم کردهاند. آیا واقعاً ممکن است که این سازهها با استفاده از ابزارهای بدوی ساخته شده باشند؟
یا ممکن است که آنها محصول یک تکنولوژی فرازمینی باشند؟
قسمت 5 : افسانهی جزیرههای اسرارآمیز و گمشده، تمدنهای پیشرفته و بهشتهایی مشابه «عدن»… همه و همه داستانهایی هستند که در طول تاریخ بشر از دریانوردان شنیده شدهاند.
آیا ممکن است این داستانها چیزی فراتر از استوره یا تخیل و تصور دریانوردان بوده باشند؟
آیا ممکن است شواهدی دربارهی منشاء فرازمینی ما با جستوجو در دورافتادهترین جزیرههای جهان پیدا شود؟ آیا ممکن است جزیرههای دورافتاده، نقاط استرانژیکی بوده باشند که فرازمینیها آن را به عنوان خانهی زمینی خود برگزیدهاند؟ و آیا ممکن است تا به امروز هم از آن مکانها دیدن کنند؟
اشیاء ناشناس شناور در آب که با سرعت برق حرکت میکنند… چیزهای عجیبوغریبی که از آبهای نزدیک جزایر آتشفشانی بیرون میآیند… و همچنین ویرانههای اسرارآمیز در وسط اقیانوسها…
آیا ممکن است اشیاء ناشناس پرنده در اعماق آبها و همینطور سواحل جزایر دورافتاده پنهان شده باشند و از آنجا به فعالیت بپردازند؟
آیا این موضوع میتواند توضیح دهد که چرا جزایر زیادی در جهان داستانهایی غیرقابل توضیح از اشیاء مرموز روی آب و همچنین در اعماق آب دارند؛ داستان هایی که قدمت آن به قرنها میرسد؟
قسمت 6 : میلیونها نفر در سرتاسر جهان بر این باورند که موجودات فرازمینی در گذشته از زمین بازدید کردهاند. اما اگر این حقیقت داشته باشد چه؟ آیا فرازمینیهای باستانی واقعاً به شکلدهی تاریخ ما کمک کردند؟ و اگر اینطور است، آیا میتوان گواه آن را در درون صندوق گمشده یافت؟
قسمت 7 : در تمدنهای باستانی، عموما کوهستانهای جهان به عنوان خانهی خدایان شناخته میشده.
اما چرا همهی این فرهنگهای متفاوت در این اعتقاد مشترک بودهاند که کوهستانها با موجودات «آن جهانی» ارتباط دارند؟
یونانیها اعتقاد داشتند قدرتمندترین خدایان آنها، دوازده ایزد المپ نشین، برای کنترل جهان از کوههای المپ، جنگی حماسی آغاز کردهاند.
ویرانههای یک رصدخانهی چهار هزار ساله کشف شده در کوهستانی در مقدونیه نشان میدهد انسانها از گذشته همیشه حرکات ستارگان را با دقت بالایی زیر نظر داشتهاند…
و در پرو فرزندان اینکاها به منظور ارتباط با ارواح کوهستان- «آپو»- یک سنت باستانی را همچنان ادامه میدهند.
آیا ممکن است خدایان کوهستان در حقیقت فرازمینی باشند؟ آیا آنها در کوهستان با پیشینیان ما ارتباط برقرار میکردهاند؟
آیا همین موضوع باعث میشده برای هزاران سال انسان به کوهستانها برود؟
قسمت 8 : نقش برجسته های عجیب و غریب متعلق به ۸۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح…
آیا در تاریخ آمریکا وقایعی بیشتر از آنچه در کتابهای تاریخ نوشته شده، اتفاق افتاده؟
آیا ممکن است داستانهای اسرارآمیز و آثار باستانی که در سراسر ایالات متحده کشف شده، شواهد حضور فرازمینیها در گذشتههای دور در این سرزمین باشند؟
در سال ۱۹۰۹ یکی از روزنامههای آمریکا به نام «Phoenix Gazette»، گزارشی از پیدا شدن غاری مصنوعی داد که پر بوده از اشیاء و مومیاییهای باستانی.
آیا ممکن است ارتباطی میان این غار اسرارآمیز و افسانههای قدیمی بومیان آمریکا وجود دارد؟
در اسناد و مدارک بهجا مانده از سراسر آمریکا در دوران استعمار مطالبی در مورد نورهای عجیبوغریب و شرایط آبوهوایی غیرقابل توضیحی ثبت شده…
آیا مدارک و شواهدی وجود دارد که ساکنان اولیهی آمریکا از نزدیک با موجودات فرازمینی ارتباط داشتهاند؟ و آیا ارتباطی میان فرازمینیها و قطع اعضای حیوانات، که در آمریکا متداول بوده، وجود دارد؟
آیا ممکن است مشاهدهی اشیاء ناشناس پرنده و گزارشهای فرازمینیها بخشی از تاریخ ناگفتهی آمریکا بوده باشد؟
قسمت 9 : افسانههای زیادی در سراسر جهان دربارهی راهها و دروازههای مقدس برای رسیدن به خدایان صحبت کردهاند… دروازههایی که به مسافرانِ آن نهتنها این امکان را میدهند که فراتر از محدودیتهای زمینی حرکت کنند بلکه حتا فراتر از فضا و زمان.
آیا این راهها- یا «استارگیت»ها- فقط و فقط جنبهی اساتیری دارند، یا ممکن است بهراستی در دنیای باستان، نوعی مسافرت میانستارهای امکانپذیر بوده است؟
در ترکیه، پژوهشگران یک غار مرموز و سمی کشف کردهاند که یونانیان باستان از آن بهعنوان دروازهی ورود به جهنم یادکردهاند. «اینکا»ها هم باور داشتهاند امپراتوری آنها هنگامی آغاز شده که موجودات خدایی از طریق راههای مخصوصی به کوهستان آمدهاند…
افسانههای شمال مکزیک موجودات و مخلوقات عجیبوغریبی را توصیف کردهاند که با ظهور و سقوط تمدنهای باستانی ظاهر و ناپدید میشدهاند. در حالی که علم در تلاش است تا به تکنولوژی پیشرفتهای دست پیدا کند که انسان را قادر میکند به ستارهها سفر کند، آیا ممکن است در حال حاضر هم این راههای «بینستارهای» وجود داشته باشد؟
شاید موجودات فرازمینی از این «استارگیت»ها نه فقط در گذشته بلکه امروز هم از آنها استفاده میکنند!
قسمت 10 : در هر قارهای، داستانهایی از کودکانی وجود دارد که تواناییها و دانش بسیار بالا و استثنایی داشتهاند.
گفته شده کودکان استثنایی دربارهی چیزهایی دانش داشتهاند که برای کودکان عادی غیرقابل تصور است.
یونانیان باستان، مصریان باستان و بسیاری از فرهنگهای باستانی دیگر افسانههایی دارند دربارهی کودکان استثنایی که آنها را فرزندان مشترک خدا و انسان میدانند. اما آیا ممکن است این داستانها فراتر از استوره باشند؟
آیا ممکن است کودکانی در روی زمین متولد شوند که بتوانند به «دی.ان.ای» فرازمینیشان دسترسی داشته باشند؟ حلقهای که آنها را به یک موهبت ویژه متصل کند؛ قدرتی که بتواند جامعهها را دگرگون و متحول کند؟
«ادگار کیسی» پیش بینی کرده بود بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۵ گروهی از انسانهای بسیار تکاملیافته ظهور خواهند کرد.
مطالعات نشان میدهد هماکنون گروه بزرگی از کودکان در سراسر جهان شناسایی شدهاند که تواناییهایی استثنایی دارند.
آیا آنطور که «ادگار کیسی» پیشبینی کرده بوده، انسان جهش ژنتیکی کرده یا خواهد کرد؟
آیا بعضی از کودکان با تواناییهای استثنایی متولد میشوند؟
آیا درنهایت همهی انسانهای نسلهای آینده تواناییهای استثنایی خواهند داشت؟
آیا انسانهای استثنایی با هدف خاصی به زمین آمدهاند- هدفی که فرازمینیها آن را طراحی کردهاند؟
قسمت 11 : گفته شده گنجها و یادگارهای مقدس باستانی نفرین شده هستند… برخی اعتقاد دارند نیروهای فرازمینی از یادگارهای مقدس باستانی محافظت میکنند و دسترسی پیدا کردن به آنها به بهای زندگی افراد تمام خواهد شد…
در هر قاره داستانهایی وجود دارد دربارهی گنجهای بینظیری که قرنها است ناپدید شدهاند…اما آیا ممکن است بزرگترین یادگارهای مقدس باستانی به منظوری خاص پنهان شده باشند؟ آیا آنها توسط فرازمینیها محفاظت میشوند؟
برخی اعتقاد دارند ثروت هنگفت «موکتزوما»، پادشاه آزتک، در محل فرود فرازمینیها پنهان شده.
برخی هم گفتهاند ثروت «ویشنو»، خدای هندی، در جایی پنهان شده و کسانی که تلاش کنند آن را بردارند در خطر بیماری یا مرگ قرار میگیرند.
آیا ممکن است باارزشترین یادگارهای باستانی نه بهخاطر ارزش مادیشان، بلکه بهخاطر آنکه حاوی اسرار آن جهانی هستند، پنهان شده باشند؟ اسراری که انسان هنوز نباید به آن دسترسی داشته باشد؟…
و اگر اینطور است، هنگامی که سرانجام این گنجینهها کشف شوند، آیا ما دوباره با اجداد فرازمینیمان مرتبط میشویم؟
قسمت 12 : آیا در سراسر جهان، داستانهای مربوط به حیات روی مریخ تنها از جنبهی اسطورهای ارزش دارد؟ یا اینکه ممکن است روی مریخ غیر از حیات میکروبیولوژیکی، گونههای دیگری از حیات هم وجود داشته باشد؟ آیا ممکن است روزی موجودات دارای هوش روی این سیارهی سرخرنگ زندگی کرده باشند؟
در طول تاریخ انسان، سیارهی مریخ همواره توجه او را به خودش جلب کرده. ستارهشناسان مصر باستان اولین کسانی بودند که این سیاره را بر روی نقشهی خود از جهان نشان دادند و محققان باور دارند آنطور که در دفترنامهی «درسدن» ثبت شده، سیارهی مریخ نقش مهمی در اختربینی اقوام مایا داشته.
ترجمههای جدید و مدرن از افسانهها و اساطیر سومری و بابلی، تغییر و تحولات عمدهای را بر روی مریخ ثبت کرده. اما آیا دلیل توجه و علاقهی ما انسانها به این سیاره تنها بهخاطر رنگ قرمزِ قابل توجهِ آن در آسمان شب است؟ یا ممکن است دلیل این علاقه آن باشد که ما پیش از این ارتباطی عمیقتر و فرازمینی با آن داشتهایم؟
به مدت نزدیک چهل سال، کاوشگرهای فضایی اطلاعاتی را دربارهی سیارهی مریخ برای دانشمندان روی زمین ارسال کردهاند که از جملهی آنها میتوان به نشانهای اشاره کرد که مشابه آن بعد از آزمایش انفجار هستهای در روی زمین دیده شده…
همچنین عکسهایی که از این سیارهی اسرارآمیز به دست آمده، اشکالی مشابه کوه بر سطح آن نشان میدهند.
آیا ممکن است «ناسا» نشانههای قطعی از وجوت حیات روی مریخ پیدا کرده اما آنها را از مردم پنهان نگه داشته باشد؟
آیا ممکن است آنطور که نظریه پردازان فضانوردان باستان گفتهاند، تمدنی باستانی در مریخ وجود داشته بوده باشد؟
قسمت 13 : در طی تاریخ رهبران روحانی که «شَمَن» نام دارند، مردمان خود را شفا داده، از آنها محافظت کرده و آنها را راهنمایی کردهاند. اما آیا صرفاً مراسم پیچیدهای را برگزار میکنند؟ یا آیینهای آنها جنبه دیگری هم دارد؟
قسمت 14 : تعداد حشرات روی زمین به ده کویینتیلیون (ده به توان هجده) (۱۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰) میرسد.
در بعضی فرهنگهای سراسر جهان، حشرات مورد ستایش قرار گرفته و حتا به عنوان خدا پرستیده شدهاند.
اما آیا ممکن است این موجودات عجیبوغریب که هزاران میلیون سال است در زمین زندگی میکنند، حلقهی ارتباط با فرازمینیها باشند؟
آیا ممکن است مصریان باستان فرازمینیهایی را که به شکل حشرات ظاهر می شدهاند، دیده باشند؟
آیا موجودی که به عنوان ملخ با دمِ کژدم، در مکاشفهی یوحنا توصیف شده، یک موجود فرازمینی با سلاحهای پیشرفته بوده؟
آیا «انسانهای مورچهای» در استورهشناسیهای یونانی و بومیان امریکا، در حقیقت موجودات فرازمینی بودهاند؟
آیا میان فرازمینیها و حشرات ارتباطی وجود دارد؟
آیا آنطور که برخی از نظریهپردازان فضانوردان باستان میگویند، حشرات با موجوداتی خارج از جهان ما ارتباط دارند؟ و اگر اینطور است، آیا ممکن است آنها هدفی سری داشته باشند که انسان باید آن را کشف کند؟
قسمت 15 : در فرهنگهای سرتاسر جهان، داستانهایی از ارتباطات نزدیک با موجودات فرازمینی وجود دارد.
اما آیا ممکن است که این داستانها چیزی فراتر از اسطوره محض باشند؟ آیا موجودات زمنینی واقعاً به زمین آمدند تا با انسان جفتگیری کنند؟
قسمت 16 : موجودات تخیلی انساننما همیشه در داستانهای علمی-تخیلی دیده میشوند، از داستانهای «اچ.پی.لاوکرفت» تا «کارداسین»ها در «پیشتازان فضا»….
آیا میتوان در استورههای باستانی شواهدی دربارهی موجودات عجیبوغریب خزنده و انساننما به نام «رپتیلین»، پیداکرد که نشان دهد همهی اینها فراتر از صرفا فرنگ عامه است؟
افسانههای مربوط به موجودات شگفتآور در همهی قارههای جهان یافت میشود. در انجیل، قرآن و متنهای قدیمی که با نام مجوعهی «نجع حمادی» شناخته میشوند از این موجودات صحبت شده.
در آمریکای مرکزی و جنوبی مردم خدایی را میپرستند به شکل مارِ بالدار به نام «کوکولکان» و در هند، «ناگا»ها خدایانی هستند نیمه انسان و نیمه خزنده که در زیرِ زمین و در جایی به نام «پاتالا» زندگی میکنند. و در چین و ژاپن، بسیاری از امپراتورها ادعا کردهاند فرزند اژدها هستند. آیا ممکن است این داستانها نشانگر این باشند که این موجودات واقعی هستند و بههمین خاطر مردمان گذشته در نقاط مختلف جهان از آنها صحبت کردهاند؟
آیا ممکن است این موجودات خزندهی انساننما (رپتیلین) مسافران فضایی بودهاند که از ابتدای تاریخ بشر از زمین بازدید میکردهاند؟ و آیا ممکن است این موجودات هنوز هم در میان ما باشند؛ در زیر زمین یا در در بعدی دیگر؟…
بعضی محققان باور دارند «رپتیلین»ها از راه موجوداتی نیمه انسان و نیمه «رپتیلین»، انسانها و امور مربوط به آنها را کنترل میکنند.
حقیقت پشت داستان موجودات نیمه انسان و نیمه خزنده به نام «رپتیلین» چیست و چرا انسانها در دوران قدیم و همینطور دوران معاصر با این پدیده روبرو بودهاند؟
آیا «رپتیلین»ها به انسان کمک کرده و در پشت پرده همیشه او را به جلو پیش بردهاند؟ آیا آنها به ما احترام میگذارند یا در حقیقت از ما میترسند؟
قسمت 17 : از آغاز تاریخ مکتوب، انسانها داستانهایی تعریف کردهاند از قهرمانانی که قدرتهای فرا انسانی، سرعتهای زِبَرصوت و تواناییهای فراطبیعی داشتهاند.
انسانهای دوران باستان داستانهایی قهرمانی نقل کردهاند دربارهی زئوس، تور و هانومان… در حالی که امروز هم داستانهایی دربارهی ابرقهرمانانی مانند سوپرمن، بتمن و اسپایدرمن وجود دارد.
استورهشناسان میگویند این داستانهای حماسی مشابه همدیگر هستند چون همهی آنها ریشههای مشترک در افسانههایی دارند که در سالهای بسیار دور توسط نیاکان ما نوشته شده.
اما آیا ممکن است یک علت دیگر «آنجهانی» برای این موضوع وجود داشته باشد که چرا قهرمانهای جهان شبیه هم هستند؟
آیا ممکن است آنطور که بسیاری از نظریه پردازان فضانوردان باستان میگویند، این داستانها در حقیقت ریشههای فراطبیعی یا فرازمینی داشته باشند؛ آیا ممکن است این قهرمانها فرازمینیهایی بودهاند که در گذشتههای دور روی زمین زندگی میکردهاند؟
قسمت 18 : «نیکولا تسلا» یکی از قدرتمندترین مخترعان قرن بیستم بود و در حقیقت مردی که جهان را نورانی کرد، شخص او بود. «نیکلا تسلا» بشر را به سمت عصر جدید صنعتی هدایت کرد و پیشزمینهی تکنولوژی امروز بشر را پایهگذاری کرد. اما آیا ممکن است همهی اینها از طرحهای فرازمینیها بوده باشد؟
مرد مرموزی که در اطرافش توطئههای فراوانی وجود داشت، «تسلا» نابغهی واقعی بود اما چگونه میتوانست اختراعاتش را با تمام جزئیات در ذهنش تصور کند و حتا به شکل ذهنی آن را اصلاح یا دستکاری کند؟
اما در همین حال او ادعا کرده که ارتباطی مستقیم با موجودات دارای هوش از سیارات دیگر دارد.
برخی هم ادعا کردهاند این دانشمند نابغه، دیوانه بوده، اما مسلم است که او از زمان خود جلوتر بوده. آیا او میتوانسته پیامهای فرازمینیها را دریافت کند؟ آیا او از طرف فرازمینیها مامور بوده تا بشر را به سوی تکنولوژی برتر هدایت کند تا در آینده انسان بتواند دوباره با فرازمینیها دیدار کند؟
قسمت 19 : مشاهدهی وقایع غیرقابل توضیح… اتفاقاتی که مثل معجزه ظاهر میشوند… و رویدادهایی که جهان را تغییر دادهاند.
داستانهای عجیبوغریب و شگفتآور، همواره با بسیاری از وقایع مهم تاریخی همراه بودهاند. اما آیا همهی اینها تصادفی هستند؟ یا نشانهی مداخلهی فرازمینیها؟
در استورههای باستانی فرهنگهای گوناگون در سراسر جهان، اغلب خدایان به گونهای تصویر شدهاند که در سرنوشت انسان دخالت میکنند.
قوم بنی اسرائیل اعتقاد دارند خداوند با ده فرمان، اولین قانون بشر را به موسا داده، و اعتقاد مسلمانان بر این است که جبرئیل حکمت الهی را با محمد، پیغمبر مسلمانان، به اشتراک گذاشته.
اما آیا ممکن است این دیدارهای فراطبیعی در حقیقت نه کار خداوند بلکه کار فرازمینیهایی باشد که از تکنولوژی پیشرفته برای شکل دادن به تمدن ما استفاده کردهاند؟
نظریهپردازان فضانوردان باستان اعتقاد دارند ممکن است فرازمینیها در گذشتههای دور به نوع بشر کمک کرده باشند و شواهد این اتفاق شگفتآور را در جایجای تاریخ بشر میتوان پیدا کرد، فقط به شرط آنکه بدانیم چگونه و کجا را جستوجو کنیم!
قسمت 20 : موجودات تخیلی انساننما همیشه در داستانهای علمی-تخیلی دیده میشوند، از داستانهای «اچ.پی.لاوکرفت» تا «کارداسین»ها در «پیشتازان فضا»….
آیا میتوان در استورههای باستانی شواهدی دربارهی موجودات عجیبوغریب خزنده و انساننما به نام «رپتیلین»، پیداکرد که نشان دهد همهی اینها فراتر از صرفا فرنگ عامه است؟
افسانههای مربوط به موجودات شگفتآور در همهی قارههای جهان یافت میشود. در انجیل، قرآن و متنهای قدیمی که با نام مجوعهی «نجع حمادی» شناخته میشوند از این موجودات صحبت شده.
در آمریکای مرکزی و جنوبی مردم خدایی را میپرستند به شکل مارِ بالدار به نام «کوکولکان» و در هند، «ناگا»ها خدایانی هستند نیمه انسان و نیمه خزنده که در زیرِ زمین و در جایی به نام «پاتالا» زندگی میکنند. و در چین و ژاپن، بسیاری از امپراتورها ادعا کردهاند فرزند اژدها هستند. آیا ممکن است این داستانها نشانگر این باشند که این موجودات واقعی هستند و بههمین خاطر مردمان گذشته در نقاط مختلف جهان از آنها صحبت کردهاند؟
آیا ممکن است این موجودات خزندهی انساننما (رپتیلین) مسافران فضایی بودهاند که از ابتدای تاریخ بشر از زمین بازدید میکردهاند؟ و آیا ممکن است این موجودات هنوز هم در میان ما باشند؛ در زیر زمین یا در در بعدی دیگر؟…
بعضی محققان باور دارند «رپتیلین»ها از راه موجوداتی نیمه انسان و نیمه «رپتیلین»، انسانها و امور مربوط به آنها را کنترل میکنند.
حقیقت پشت داستان موجودات نیمه انسان و نیمه خزنده به نام «رپتیلین» چیست و چرا انسانها در دوران قدیم و همینطور دوران معاصر با این پدیده روبرو بودهاند؟
آیا «رپتیلین»ها به انسان کمک کرده و در پشت پرده همیشه او را به جلو پیش بردهاند؟ آیا آنها به ما احترام میگذارند یا در حقیقت از ما میترسند؟