قسمت 1 – شانا و استیو : برادران اسکات، «جاناتان» و «درو» با یک سری جدید به من و تو بازگشتهاند. آنها با ترکیب کار و ذهن خلاق، تلاش میکنند برای خانوادههای مختلف خانههای رویایی مناسب پیدا کنند. «درو» یک کارشناس املاک خوشتیپ است که میتواند خانههایی را پیدا کند که پتانسیل خوبی برای تبدیل شدن به خانهای رویایی دارند. دوقلوی همسان او، «جاناتان»، یک پیمانکار است که انجام کار تعمیرات خانهها را برای تبدیل شدن به یک خانهی ایدهآل به عهده میگیرد. این دو برادر جذاب و شوخطبع همراه با همدیگر به خانوادهها برای پیدا کردن و خرید خانههای مناسب کمک میکنند و سپس با توجه به بودجهی هر خانواده، با انجام تعمیرات و ایجاد تغییراتی، آن را به خانهای رویایی برای آنان تبدیل میکنند.
قسمت 2 – رابین و لوییز : برادران اسکات، «جاناتان» و «درو» با یک سری جدید به من و تو بازگشتهاند. آنها با ترکیب کار و ذهن خلاق، تلاش میکنند برای خانوادههای مختلف خانههای رویایی مناسب پیدا کنند. «درو» یک کارشناس املاک خوشتیپ است که میتواند خانههایی را پیدا کند که پتانسیل خوبی برای تبدیل شدن به خانهای رویایی دارند. دوقلوی همسان او، «جاناتان»، یک پیمانکار است که انجام کار تعمیرات خانهها را برای تبدیل شدن به یک خانهی ایدهآل به عهده میگیرد. این دو برادر جذاب و شوخطبع همراه با همدیگر به خانوادهها برای پیدا کردن و خرید خانههای مناسب کمک میکنند و سپس با توجه به بودجهی هر خانواده، با انجام تعمیرات و ایجاد تغییراتی، آن را به خانهای رویایی برای آنان تبدیل میکنند.
قسمت 3 – نیتن و ناتالیا : نیتن و ناتالی اخیراً به خاطر کار نیتن جابهجا شدهاند و اگرچه مصمم هستند تا به شهر جدیدشان فرصتی بدهند، اما مجبور شدهاند که خانهی اجارهایشان را ترک کنند، و ناتالیا احساس میکند دلش برای شهرش تنگ شده است. اینجا است که برادران اسکات پا پیش میگذارند و قول میدهند خانهای را بازسازی کنند تا به آنها حس خانهی واقعی بدهد. درو مسئولیت پیدا کردن خانه را به عهده میگیرد و سر میز مذاکره معلوم میشود که باید حرکتی قاطع انجام داد. بعد، باقی کار به عهدهی جاناتان است تا خانهای یک طبقه را به جای دنجی مختص خانواده و دوستان تبدیل کند، اما به زودی مشکلات پیشبینی نشده اساس کار را به خطر میاندازد.
قسمت 4 – جاستین و بکی : جاستین و بکی و دختر کوچولوشان در زیرزمین خانهی دوستشان ساکن شدهاند، اما وقت آن رسیده که خانهی خانوادگی خودشان را پیدا کنند. برادران اسکات آنها را متقاعد میکنند تا خانهای در مرکز شهر را که به تعمیرات زیادی احتیاج دارد به یک جای تماشایی تبدیل کنند، و این بستگی به درو دارد که با بازرسی دقیق خانه از پرداخت اضافه جلوگیری کند. بعدتر، جاناتان باید سازشی میان سلایق بسیار متفاوت جاستین و بکی ایجاد کند. بعد از یک گودبرداری اساسی در اتاقخواب، تأخیری در رسیدن محموله ممکن است باعث شود خانواده در سرمای بیرون بمانند.
قسمت 5 – رایان و الیسون : رایان و الیسون در حالی که دو بچهی زیر دو سال دارند، خانهشان را زودتر از انتظار فروختهاند. و حالا، به شدت میخواهند از خانهی اجارهای موقتیشان بیرون بیایند و به خانهی دوستانه و خانوادگی خودشان بروند. انجام یک بازسازی اساسی عاملی برای دلواپسی است، به ویژه برای الیسون. اما برادران اسکات مصمم هستند تا این پیشنهاد را بدون نگرانی انجام بدهند. درو چند خانهی ناخوشایند را به این زوج نشان میدهد و بعد همه دست به کار میشوند تا یک بازسازی اساسی را انجام بدهند که شامل یک طاق ضربی و اضافه کردن گاراژی بلندپروازانه است.
قسمت 6 – کیت و تیاگو : بعد از طی کردن یک دوره رابطهی از راه دور، کیت در نهایت موفق میشود شریک زندگیاش را متقاعد کند که برای اقامت دائمی از برزیل به امریکا بیاید. حالا، این دو مهندس عشق کوه، به دنبال خانهای هستند با منظرهای به روی کوهستان تا در آن از دوستان و خانوادهشان پذیرایی کنند. کیت و تیاگو برای یک بازسازی اساسی خیلی شعفزده هستند و درو پا پیش میگذارد تا برایشان خانهای در شهر پیدا کند که پاسخگوی تمام خواستهّهایشان باشد. بعد از آن، دیگر بستگی به جاناتان دارد که خانهای بسیار متزلزل را بسامان کند، اما بزرگترین چالش شاید درک سبک مدرن اما در عین حال روستایی مشتریهایش باشد.
قسمت 7 – میندی و پل :میندی و پل که به تازگی ازدواج کردهاند تصمیم گرفتهاند تا از خیر ماهعسلشان بگذرند و به جای آن خانهی رویاییشان را پیدا کنند. اما بعد از دیدن بیش از ۱۵۰ خانه، به شدت نیازمند پادرمیانی هستند. حالا درو باید خانهی بیعیب و نقص یک طبقهای را با منظرهی خوب برای آنها پیدا کند، در حالی که میندی همان اولین خانهای را که میبینند میپسندد، پل خیلی مشتاق نیست. بعدتر، جاناتان مصمم است کاری کند که مشتریهایش وقتی در خانه هستند احساس کنند که در بهشتاند، برای همین بازسازیای شگفتانگیز انجام میدهد، مشتمل بر عملیاتی محیرالعقول.
قسمت 8 – مارک و دیو : مارک و دیو در اصل اهل مینیاپولیس هستند و به همراه چهرهی دیگر پر زرق و برق مارک به نام مارگو به وگاس نقل مکان کردهاند. حالا، آنها بیتابند تا هرچه زودتر از خانهی اجارهایشان بیرون بیایند و به خانهی مدرن میانهی قرنی خودشان بروند. درو چند خانهی سلبریتیهای دههی ۱۹۶۰ که پیوندی واقعی با لاس وگاس کلاسیک دارند را به آنها نشان میدهد، و بعد، دیگر کار دست جاناتان است که شعبدهبازیاش را انجام بدهد. با وجود بالاتر زدن هزینهها و ورود یک دزد، جاناتان هنوز هم میتواند از پس خرج زلمزیمبوها بر بیاید. او برای این که اتاق لباس مارگو را به بهترین نحو بسازد، از یکی از معروفترین زنپوشهای شهر مشورت میگیرد.
قسمت 9 – لارن و جرمی : لارن و جرمی با داشتن دو بچهی کوچک و تمرکز فراوان روی خانواده، به دنبال خانهای هستند که برای همیشه مناسب بچهها باشد و در محلهای قدیمی در چندین مایلی لاس وگاس استریپ واقع شده باشد. درو خانهای قدیمی با اسکلتی فوقالعاده را پیشنهاد میدهد اما پیشنهاد قیمت پایین این زوج، جوابی جز سکوت از طرف فروشنده ندارد. بعدتر، جاناتان فرصتی را در هوا میقاپد و تلاش میکند بازسازی جاهطلبانه را در مسیر خودش نگه دارد. و گرچه مشکلات روزافزونی پیش میآید، میتواند خانهای عالی را با یک حیاطپشتی دنج تحویل بدهد.
قسمت 10 – خاویر و کارولین :خاویر و کارولن که به تازگی در وگاس عروسی کردهاند انبوهی کارهای خیریه انجام میدهند تا به شهری که دوستش دارند خدمتی کرده باشند. و حالا برادران اسکات پا پیش میگذارند تا به این خانوادهی سخاوتمند کمک کنند تا اولین خانهی مشترکشان را پیدا کنند. درو کار را با شکار خانهای جاهطلبانه آغاز میکند که به دو گزینه محتمل منجر میشود. و وقتی در نهایت این زوج قرارداد خانهای گرانقیمت را میبندند، دیگر کار بستگی به جاناتان دارد که فضای داخلی قدیمی خانه را بدون افزایش بودجه بازسازی کند.
قسمت 11 – داریل و الکس : داریل که به خاطر خدمت در ارتش در نوادا اقامت کرده حالا نیمه بازنشسته شده است و تصمیم گرفته که تفرجگاه محبوبش را به خانهای دائمی تبدیل کند. بنابراین دخترش و برادران اسکات را به کار گرفته تا او را از خانهی اجارهای حداقلیاش بیرون بیاورند و به خانهی رویاییاش ببرند. بعد از بازدید از ۱۰۰ خانه، حالا کار دست درو است، اما پیشنهاد زیرقیمت داریل در سر میز مذاکره ممکن است نتیجهی معکوس بدهد. بعدتر، جاناتان نقطه ضعفهای اساسیای را در بنیان ساختمان پیدا میکند اما بالاخره میتواند از پس مشکل اساسی آشپزخانه بر بیاید.
قسمت 12 – آستین و کودی : آستین و کودی با پیشنهادی مواجه میشوند که نمیتوانند آن را رد کنند، پس قبل از اینکه بتوانند خانهی دیگری پیدا کنند، خانهی خودشان را میفروشند. اما با هفت بچه و بچهی دیگری هم که در راه است، به شدت میخواهند خانوادهی بیش از حد بزرگشان را از خانهی مادربزرگ بیرون بیاورند و به یک خانهی همیشگی جادار ببرند. طی بازدید از خانهها، درو کمک میکند این زوج گذشته را پشت سر بگذارند و به خانهای با اسکلت قوی برسند. اما همانطور که جاناتان به زودی میفهمد، هیچ خانهای برای خانوادهای ده نفره کاملا آماده نشده. بعدتر، سازشی غیرمنتظره باعث میشود بیشتر پول صرف تعمیرات اساسی حیاطی بشود که بیشتر مورد نیاز بود.
قسمت 13 – مایک و سوفیا : دو سال پیش مایک و سوفیا برای کار به وگاس نقل مکان کردند و حالا این زوج تازه ازدواجکرده مشتاقاند تا خانهای برای خودشان پیدا کنند که مناسب سگها هم باشد و دیگر حتی یک پنی هم صرف اجاره نکنند. در حالی که پیشتر دهها خانه را دیدهاند، درو به سرعت جستجوی آنها را محدود میکند تا بتوانند خانهی مورد علاقهشان را پیدا کنند. بعدتر، وقتی در حین بازسازی آشپزخانه مشکلی غافلگیرکننده و به شدت هزینهزا پیدا میکند، جاناتان مصمم میشود که با افزایش بودجه، نقشهی طراحی را نجات دهد.
قسمت 14 – ادام و لارا :سگهایی که ادام و لارا نجات دادهاند در حال زاد و ولد هستند، پس این دو که باهم نامزدند به خانهای بزرگتر احتیاج دارند. و در حالی که تا زمان عروسیشان تنها چند ماه باقی مانده است، این زوج امیدوراند خانهی همیشگیشان را قبل از آنکه پیوند زناشویی ببندند، پیدا و بازسازی کنند. محدودهی باریکی که آنها برای جستجو تعیین کردهاند، درو را به دردسر میاندازد، و در نهایت یک پیشنهاد زیرقیمت منجر به معاملهای شد که هیچکس تصورش را نمیکرد. بعدتر، بستگی به جاناتان داشت که بتواند کار بازسازی این زوج را در مسیر اصلی نگه دارد تا این خانه به آرامی از یک خرابه به محراب عروسی تبدیل بشود.
قسمت 15 – ترین و برایان :
قسمت 16 : کارینا و سم :
قسمت 17 – دل ، جن وکارلی :
قسمت 18 – شلی و لیونل :